- today
- perm_identity پرنون
- label هنر
- favorite 10 لایک
- remove_red_eye 6972 بازدید
- comment 0 دیدگاه
هنر خط و خوشنویسی
بارزترين ويژگی انسان در برتری نسبت به ساير موجودات، زبان و انديشه و به دنبال آن دستيابی به خط و کتابت است. مطالعه «زبان و خط و تاريخ تحول آن » از مهمترين مطالعات و کاوشهای علمی است. شايد به همين دليل در قرآن کريم خداوند نيز به قلم سوگند ياد کرده است.
تاریخچه خط و خوشنویسی در ایران
در سال ۶۵۱ميلادی با سقوط سلسله ساسانی، دين مبين اسلام وارد ايران شد.تا چند قرن پس از ظهور اسلام زبان و خط پهلوی در ايران تداوم داشت ولی زبان فارسی دری گسترش يافت و به سبب نياز مذهبی خط کوفی به همان شيوه ابتدايی نوشته میشد. به زودی ايرانيان کوشيدند که ازاين خط، خطی زيبا با قاعده و برابر ذوق ايران به وجود بياورند و اين آغاز خوشنويسی در ايران بود خوشنويسی به مرور ترقی کرد و تزئينات آن غنی شد و مقام مهمی را احراز کرد و نه تنها در کتابت قرآن مجيد بلکه در نقش سفالينهها، قلمزنی فلزات، کتيبههای معماری، سکه ها و... به کار برده شد.
ظرف مس قلمزنی شده با خط ثلث
خط کوفی ابتدا بدون نقطه و حرکات زير و زبر و پيش نوشته میشد، بعدها برای جلوگيری از اشتباه به آن نقطه و حرکات اضافه شد. هرچند به علت مخالفت مسلمانان در دست بردن به آيات قرآن، نقطه و حرکات را با رنگی متفاوت از متن نوشتند. با اين همه خواندن و نوشتن خط کوفی با مشکلات همراه بود از اين
رو ايرانيان بعدها با ذوق و سليقه خود نوعی کوفی ساده و روان ايجاد کردند که آن را کوفی پيرآموز يا کوفی ايرانی ناميدند. انواع خط کوفی و کوفی تزیینی را از پنجاه نوع بیشتر میتوان برشمرد. اما آنچه بیشتر در ایران بهکار میرفت شامل کوفی تحریری، تزیینی، بنایی و بعدها کوفی پیرآموز بود که رواج یافت. کوفی بنایی یا معقلی در نمای بناهای مقدس و مذهبی به کار رفت. در این نوع کوفی کلمات و جملهها با استفاده از خط مستقیم و هندسی به صورتی زیبا، محاسبه و طراحی شد و سپس با آجر لعابدار یا کاشی یک رنگ روی بنا به کار رفت.
انواع خطهای ایرانی
با توجه به نیاز بشر به نوشتن، خطهای نوشتاری بسیاری تاکنون شناخته شده است که با توجه به این امر در ایران در دورههای مختلف زمانی خطهای مختلفی پدید آمدهاند که بهطورکلی خطهای ایرانی به چهار دسته اقلام سته، تعلیق، نستعلیق و شکسته تستعلیق دستهبندی شدهاند که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
اقلام سته
در اوايل دوره اسلامی ايرانيان دگرگونی تازهای در خط پديد آوردند و با ظهور چهره درخشان «محمدبن علی فارسی» معروف به ابن مقله شيرازی خط وارد مرحله جديدی شد و خطوط محقق و ريحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقيع مشهور به اقلام سته پديد آمد. وی خطوط نسخ و رقاع و محقق را به قاعده درآورد و از آن پس بسياری از قرآنها و کتابها به نسخ نوشته شد. وی دوازده قاعده کلی خط را نيز وضع کرد که این قوانین عبارتند از: ضعف و قوت، سطح و دور، صعود و نزول، نسبت و ترکيب، کرسی و اصول، صفا و شأن. علی بن هلال معروف به ابنبواب براساس قواعد هندسی و دوازده قاعده، اقلام سته را زيباتر و روانتر جلوه داد و خط ريحانی را کمال بخشيد. به خط ابن مقله و ابن بواب خطوط «منسوب» میگویند.
ياقوت مستعصمی با جديت و ابتکار اقلام سته را ترويج کرد و خط نسخ و ثلث را به مقامی والا رساند. اقلام سته ياقوتی را خطوط «اصول» میگويند. از خط نسخ بيشتر در کتابت قرآن مجيد استفاده میکردند و از خط ثلث در سر سورهها، قطعهنويسی، کتيبه نويسی در مساجد و مکانهای زيارتی استفاده میکردند. توقيع و رقاع برای نامهنگاری و محقق و ريحان برای نوشتن قطعات و کتابت به کار میرفت. امروزه نسخ و ثلث به علت رواج در کتابت قرآن کريم و برخی کتابهای مذهبی همچنان رواج دارد. در اواخر عهد صفوی احمد نيريزی در شيوه خط نسخ تغييراتی ايجاد کرد که به نسخ ايرانی مشهور شد.
تعلیق
خط تعليق با شباهتهای زيادی به خط پهلوی (اوستايی ) پيوند خط ايرانی و عربی به وجود آمد و در مکاتبات اداری و ديوانی رايج شد. بعدها اين خط توسط خواجه تاج اصفهانی و خواجه اختيار منشی گنابادی به کمال رسيد. اين خط نه تنها با پيچيدگی و انحنای زياد خواندن را مشکل میکرد، بلکه بدون حرکات زير و زبر و پيش هم به کار میرفت. نياز به تندنويسی موجب شد که در اين خط پيوستگی حروف و کلمات زياد شود و سرعت کتابت افزايش يابد و در نوشتن مراسلات استفاده شود. اين شيوه را تُرُسل يا شکسته تعليق ناميدهاند.
نستعلیق
به تدريج خطی از ترکيب نسخ و تعليق در ايران به وجود آمد که نستعليق نام گرفت. خطی منظم و معتدل که از کندی نسخ و نقايص تعليق به دور بود؛ دارای نظم و اعتدال با دايرههای ظريف و موزون، و عروس خطوط اسلامی ناميده شد. خط نستعليق هنری است نمادين که از نگاه عارفانه ايرانی به عشق و هستی پديد آمده است. اصلاح و انضباط اين خط توسط ميرعلی تبريزی انجام شد و با ابتکار و خلاقيت ميرعمادحسنی صيفی قزوينی (ميرعماد بزرگ) به درجه ممتاز رسيد. محمدرضا کلهر بر زيبايی اين خط افزود و شيوه کتابت نستعليق را به کمال رساند و نيز برای به کارگيری در صنعت چاپ اندک تغييراتی در آن به وجود آورد. سفرنامه ناصرالدين شاه به خراسان با چاپ سنگی اثر اوست. ميرزا غلامرضا اصفهانی با نگاهی هنرمندانه به جنبههای تجسمی و تصويری نستعليق، سياه مشقهای جاودانه خود را آفريد.
شکسته نستعلیق
نياز به تندنويسی رفته رفته خط نستعليق را پيچيده کرد و به دست مرتضی قلیخان شاملو و سپس محمدشفيع هروی (شفيعا) تکميل شد وتوسط درويش عبدالمجيد طالقانی به درجه کمال رسيد. سيدعلی اکبر گلستانه شيوه درويش را ادامه داد ولی ناخوانا بودن اين خط باعث شد تا خوشنويسانی چون قائم مقام فراهانی و اميرنظام گروسی آن را سادهتر کنند.
شيوههای کاربرد خوشنويسی
استادان خوشنويسی با افزودن نقشی اندک يا درهم پيچاندن حروف و يا ترکيبهايی شيرين و... فرمهای جديدی را ابداع کردند که به عنوان شيوههای کاربرد خوشنويسی مطرح میشوند که در ادامه این شیوهها معرفی شدهاند.
طغری: اگرچه پيشينه طغری به دوره سلجوقی میرسد اما قديمیترين نمونههای آن از دوران ايلخانی و آل جلاير ديده شده است و به جای مهر سلطانی بر سر نامهها و فرمانهای حکومتی نوشته میشد. بعدها اين خط در مهرها، سکهها و انگشتر هم کاربرد يافت. طغری را با خط ثلث، رقاع يا ديوانی و غيره مینويسند.
مثنی: در لغت به معنی دوتايی است و با خطوط کوفی، محقق، ثلث و غيره میتوان نوشت. بعضی از آن را خط مجنونی يا آينهای مینامند.
معما: در اين نوع خط، عبارت معنای مخفی و پوشيدهای دارد و خواندنش نياز به دقت بيشتری دارد.
سیاه مشق: قطعات سياه مشق از حالات شور و شعف، آزادگی و آمادگی اساتيد خوشنويس حکايت میکند. در سياه مشق بايد به توازن بين فضاهای پر و خالی توجه شود. تکرار منظم يا نامنظم حروف وکلمات نشانه توانمندی استاد خوشنويس است.
گلزار: در اين نوع خوشنويسی داخل حروف و کلمات را با نقوش اسليمی و ختايی يا گل و مرغ پر میکنند.
غبار: نوع ظريف وزيبايی ازخوشنويسی است وبا قلمی ريز هرنوع خطی نوشته میشود و مانند گردوغبار به چشم میخورد. و گاهی داخل حروف و کلمات را با اين خوشنويسیهای ريز پر میکنند.
چلیپانویسی: چليپا از مجموع دو قالب دوسطری به صورت مورب در صفحه بهوجود میآيد و بهترين قالب برای نوشتن دوبيتی و رباعی بهشمار میرود. در اطراف چليپا، فضاهای خالی به نام لچکی بهوجود میآيد که بهطور معمول با تذهيب يا قلم ريز پرمیشود. از انواع ديگر آن چليپای مرکب است که با قالبهای ديگر ترکيب می شود.
ناخنی: شيوهای از نگارش خط که با فشار ناخن بر کاغذ به صورت برجسته، نقش میبندد. امروزه ضمن رواج خطوط نستعليق، نسخ و تا حدی ثلث و شکسته نستعليق، خطوط جديدی هم بهوجود آمده است حتی خوشنويسان هنرمند و خلاق سعی کردهاند از ترکيببندی و آرايش حروف و کلمات به منزله عناصر بصری در آثار هنری خود استفاده کنند.
ابزار مورد نیاز در هنر خوشنویسی
- خودنویس ابزاری است که به دلیل کاهش فشار دست و حرکت روان بر روی کاغذ باعث خوش خط شدن میگردد. برای افرادی که قصد خوشنویسی به زبان فارسی را دارند توصیه میشود از خودنویسهایی که مخصوص نوشتار فارسی (از راست به چپ) ساخته شدهاستفاده نمایند چرا که این خودنویسها دارای سر قلمهایی با سایزهای متفاوت است و مصرفکننده نیازی به تراشیدن قلم یا استفاده از دوات ندارد.(نام این وسیله الخطاط است)
- قلمنی که قلم مخصوص خوشنویسی است. نوع مرغوب آن از قلم نی دزفولی (برای قلمهای ریز و متوسط) یا نی خیزران (برای درشت نویسی) تهیه میشود. یک قلم بهتر است سرخ مایل بهقهوهای سوخته، فاقد گره و پیچ و کاملاً راست و استوانهای (با مقطع دایرهای شکل) باشد و ضخامت آن با دست تناسب و هماهنگی داشته باشد. همچنین گوشت داخل قلم سفید رنگ، تا اندازهای سخت و محکم باشد. قلم خوب را بیش از اندازه کوتاه یا بلند و سبک، سست یا سیاه انتخاب نمیکنند و قطر سر و ته آن نباید زیاد اختلاف داشته باشد. یک قلم مناسب هنگام تراشیده شدن زیاد سفت یا زیاد سست نیست و تراشههای آن به اطراف پرتاب نمیشود و همراه قلمتراش حرکت میکند. تراشیدن قلمنی تخصص و روش خاص دارد. معمولاً پس از کتابتهای مکرّر نوک قلمها کند شده و کیفیت اولیه خود را از دست میدهند از این رو باید بهطور مرتّب نوک قلمها را تراشیده و قط زد.
- کاغذ که باید ملایم و صاف باشد و خشن، پرزدار، ناصاف و بسیار لغزنده نباشد. بر روی کاغذ خوشنویسی نباید مرکب پخش شود. کاغذ زبر و ناهموار نوک قلم را میساید و نوشتن را بهویژه درکشیدهها مشکل یا ناممکن میکند، از طرفی نوشتن بر کاغذهای لغزان و شیشهای از اختیار و تسلط خوشنویس میکاهد، بنابراین نوع متوسط آن مناسب است. امروزه کاغذهای گلاسه، به ویژه گلاسهی مات، برای نوشتن مناسب اند هر چند که در صورت عدم دسترسی میتوان از طریق مالیدن صابون خشک روی کاغذهای معمولی تاحدودی کاغذ را برای نوشتن آماده کرد.
- مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوهای کاربرد دارد. رنگدانه اصلی مرکب خوشنویسی دودهاست و مواد دیگری مانند صمغ عربی، زاج و مازو نیز برای چسبندگی رنگدانهها و قوام یافتن مرکب، به آن میافزایند. مرکب خوشنویسی امروزه در بازار به دو صورت مایع و خشک عرضه میشود. مرکب مایع آماده استفادهاست اما مرکب خشک را باید سایید، سپس آن را در آب جوشیدهی ولرم یا گلاب حل کرد. این محلول را باید در ظرف سربسته به نرمی و در مدت زمان طولانی تکان داد. به این عمل «صلایه دادن» میگویند. صلایه در کیفیت مرکب و کشش آن بسیار مؤثر است. برای رقیق کردن مرکب خوشنویسی آب مقطر یا جوشیدهی سردشده از آب معمولی بهتر است، و بهتر از آن گلاب یا آب ریحان یا آب مازو است.
- دوات به ظرفی که مرکب لیقه دار در آن قرار میگیرد دوات میگویند و اغلب یک بطری کوچک، کمعمق و دهانگشاد است.
- لیقه الیافی است که درون دوات قرار داده میشود تا مرکب را به خود بگیرد و آمادهی نگارش سازد. لیقه معمولاً از الیاف ابریشم طبیعی انتخاب میشود و برای جلوگیری از ریختن مرکب و کنترل میزان مرکببرداری توسط قلم در دوات قرار میدهند. گاهی از الیاف و نخهای ابریشم مصنوعی بهاین منظور استفاده میشود.
دوات و لیقه
- قلمتراش که چاقویی ظریف و بسیار تیزی است و برای تراشیدن و قطزدن نوک قلم بهکار میرود. قلمتراشها اندازهها و اشکال تاحدی متنوع دارند و به صورت یک تیغه یا دو تیغه ساخته میشوند. تیغه قلمتراش را از فلزی ترد و شکننده میسازند که چنانچه با جسم سختی برخورد کند از کارایی اش کاسته خواهد شد. از این رو با قلمتراش جز تراشیدن و قطزدن قلم کار دیگری نباید انجام داد. قلمتراش خوب به سختی تیز و در دراز مدت کند میشود. برای نگهداری آن بهتر است همیشه تیغهها را کمی چرب کرد و دور از رطوبت نگهداشت.
- قط زن ابزاری است که در آخرین مرحلهی تراشیدن قلمنی، نوک آن را روی این بستر قرار داده با یک فشار ناگهانی در زاویه مطلوب قطع میکنند. قطزن در عین حال که باید سخت و غیرقابل انعطاف باشد باید در مقابل قلمتراش کمی نرمش و انعطاف داشته باشد تا به تیغه آن آسیب نرساند. بهترین نوع قلمتراش از جنس چوب (به ویژه چوب شمشاد، قطعی از شاخ یا استخوان حیوانات یا بخش کوچکی از بدنهی نی خیزران بسیار بزرگ است. سطح قطزن باید کمی محدب باشد و سطح زیرین آن که روی میز قرار میگیرد مسطح.
- سنگ تیزکن قلمتراش سنگی است که برای تیزکردن چاقو و از جمله قلمتراش کاربرد دارد درگذشته از سنگ رومی یا حجاز به این منظور استفاده میشدهاست.
- قلمدان که جعبهای است کوچک، کشیده و اغلب تزئین شده و معمولاً برای سهولت حمل و نقل، قلمهای لازم، قلمتراش، قطزن، قاشق، سنگ کوچک و سر قلمدانی را که شامل دوات است، و گاهی قیچی ظریفی جهت چیدن کاغذ، در این جعبه قرار میگیرد تا این لوازم یک جا و در جعبهای محفوظ در اختیار خوشنویس باشد.
- زیردستی یا زیرمشق از جنس مقوا یا چرم و غیره؛ که باید رویهاش صاف، نرم و ملایم (میانگین سخت و سست و کلفت و نازک) باشد و لغزندگی نداشته باشد. همچنین باید ابعادی نهچندان بزرگ و نهچندان کوچک انتخاب کنند تا مزاحم کار خوشنویسی نشود. گفتهاند بهتر است که دو چرم منفصل را بر روی هم گذاشته، دو گوشه آن که طرف چپ است را با چند بخیه محکم کنند و اگر آن دو قطعه چرم از چرم بُلغار باشد که دانه و موجش را برطرف کرده باشند، بهتر است.
- مسطره یا مِسطر که ابزاری که به خوشنویس در کار نوشتن بر روی خطوط موازی و تعیین سطرها و تشخیص حدود آنها کمک میکند. در گذشته به این منظور بر روی قطعه مقوای ضخیمی نخهایی را با فاصله منظم قرار داده و محکم میبستند، سپس کاغذ را بر روی آن گذاشته و با فشار دست، اثر نخها را بر روی کاغذ منتقل میکردند. اما امروزه به این منظور بر روی کاغذی خطوط و جدولهای مورد نظر را پر رنگ کشیده و زیر کاغذ خوشنویسی قرار میدهند تا حدود و سطرهای کار از پشت کاغذ نمایان باشد. یا به وسیله خطکش و مداد کم رنگ خطوط را ترسیم و پس از خطاطی آن را پاک میکنند.
- ابزار به هم زدن لیقه و مرکب که سر آن پهن و دستهاش مخروطی و معمولاً از جنس چوب آبنوس است.
- قاشق مخصوص آب ریختن در دوات که بهوسیله آن بهاندازهی لازم آب را در دوات میریزند.
منابع: آشنایی با میراث فرهنگی و هنری ایران، ویکی پدیا
دیدگاه (0)