- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label هنر
- favorite 16 لایک
- remove_red_eye 11177 بازدید
- comment 6 دیدگاه
پاپیه ماشه (Papier mache) یا نقاشی زیر لاکی از جمله هنرهایی است که امروزه کمتر به آن توجه میشود. مادهی اصلی پاپیه ماشه خمیرکاغذ یا لایههای به هم چسبیده کاغذ است که بر روی قالبی خاص (معمولا از چوب ساخته میشود) قرار میگیرد و پس از خشک شدن، آن را در قالب اولیه جدا میکنند و پس از صیقلی کردن، سطح آن را با لایهای از مادهای مانند گچ نقاشی آغشته میکنند و هنرمند به سلیقهی خود آن را تزئین و نگارگری میکند. در ادامه بهطور کامل به معرفی این هنر، تاریخچه آن، نحوه انجام و ابزار موردنیاز نقاشی لاکی، انواع طرحها و نقشها و اساتید مشهور آن پرداختهایم.
نقاشی زیرلاکی چیست؟
هنر پاپیهماشه که به آن را نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نیز مینامند، پیشینهای طولانی دارد و در ایران، رشد و تکامل و رواج یافته است؛ ولی برخی از پژوهشگران سابقهی آن را به کشور چین نسبت دادهاند. به هرحال، آثار قدیمی به جا مانده در امامزادهها، زیارتگاهها و سایر مراکز عمومی و اختصاصی مرتبط با کتابت و نگارگری، محل بروز و ظهور پاپیه ماشه بودهاند.
اوج خودنمایی این هنر، در عرصههایی مشاهده میشود که با دین و مفاهیم دینی مرتبط شده است. در دوران قاجار با ساخت جعبههایی کوچک برای نگهداری مُهر، نامهها، عینک و مانند آن، پاپیه ماشه گسترش بیشتری یافت و شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، تبریز و تهران کارگاههایی برای ساخت این هنر پدید آوردند. جلدهای روغنی، قلمدان، صندوقچهی جواهرات، قاب آیینه و رحل قرآن هرکدام جایگاهی برای ظهور یافتن پاپیه ماشه بود.
ترکیب چنین هنری با نگارگری خوشنویسی، از جمله دستمایههایی است که به خلق آثار هنری منتهی شده است. انواع گل و مرغ، شکارگاه، ابنیه، رزم و بزم و سایر مضامین ادبی و تاریخی و شخصیتپردازی و انواع و اقسام نقوش هندسی شمایل نگاری، موضوعاتی است که در نقاشیهای مرتبط با پاپیهماشه به کار رفته است.
هنرمندان سنتی ایرانی در انتخاب ابزار موردنیاز برای آفرینش آثار بیبدیل خود، حساسیت بسیاری نشان میدهند زیرا انتخاب ابزار و مواد موجب و طرح و نقش مناسب تاثیر بهسزایی در خلق جاودانههای هنری دارد. بدون شک، از منظر همین بینشهای عمیق و اساسی است که پاپیهماشه و ساخت آن، مستلزم آگاهی از حوزههای هنری (نگارگری، تذهیب، بومسازی) و فنی و علمی فراوانی است.
روش ساخت آثار پاپیهماشه
ماده اصلی ساخت اشیا لاکی (پاپیهماشه)، خمیر کاغذ، خمیر مقوا یا لایههای به هم چسبیدهی کاغذ است که بر روی قالبی که از معمولا از جنس چوب است قرار میگیرد. بعد از خشک شدن آن را از قالب جدا کرده و سطح کار را با دقت بسیار صیقل میدهند سپس لایهی نازکی از اندود لطیف یا گچِ نقاشی آغشته میکنند و استادکار به سلیقهی خود بومی مناسب با طرح میسازد؛ مانند بوم مرغش، بوم موجی، بوم ابری، بوم سیاه، بوم زرک و مانند آن.
برای بومسازی، بتونه را که لایهی بسیار نازکی از گچ بسیار نرم است بهصورت آستر با کاردک مخصوص به تمام سطوح شیء لاکی میزنند و پس از خشک شدن، رویهی آن را با سمبادهای نرم، صاف و هموار میکنند و به دلیل سخت شدن آستر گچی، لایهی بسیار رقیقی از روغن کمان روی آن میکشند تا سطح گچ را بپوشاند. پس از این که روغن کمان خشک شود، سطوح بدنه را با سریشم رقیق «واشور» میکنند. واشور کردن مالیدن سریشم رقیق بر روی بدنهی قلمدان و جلد و سایر آثار روغنی است و به این دلیل استفاده میشده که چربی روغن کمان را از بین میبرد و نقاش میتواند موضوعات دلخواه خود را بر روی آن مصور سازد.
هنرمندان زبردست و توانای پاپیهماشه نیز مانند بیشتر رشتههای صنایعدستی در اصفهان، آثار ارزشمندی را به یادگار گذاشتهاند که زینتبخش موزهها و مجموعههای خصوصی ایران و جهان است.
تاریخچه هنر پاپیهماشه
هنر پاپیهماشه یا لاکسازی یا روغنسازی، در کشور ما پیشینهای طولانی دارد. پیش از ظهور اسلام، ایرانیان با این هنر آشنایی داشتهاند و برای حفاظت از چوب در مقابل آسیب حشرات و حفظ اشیاء چوبی در مقابل حرارت و رطوبت، آن را در معماری به کار میبردند. مادهی اصلی پاپیهماشه از صمغ درخت سرو کوهی به نام سندروس گرفته شده که با حشرهی قرمز تیرهرنگ به لاک که عوام آن را قرمز مینامیدند، ممزوج میکردند و برای رنگآمیزی و دوام بیشتر چوب از آن استفاده میکردند.
پاپیهماشه در فرهنگ لغت به معنای کاغذ فشرده شده است و معمولا به اشیائی مقوایی اطلاق میشود که سطح آنها با نقاشی تزئین شده و با لاک مخصوص پوشش یافته است. سابقهی این هنر که آن را نقاشی روغنی یا لاکی مینامیدند، مانند دیگر هنرها و صنایعدستی ایران کاملا مشخص نیست و عدهای بر این باورند که از ناحیهی چین به ایران آمده و رفتهرفته رواج یافته است. حال آن که وجود بعضی آثار قدیمی، از جمله ظروف چوبی رباط شریف یا صندوق امامزادهها و تیرهای چوبی منقش در زیارتگاهها و آثار متفاوت دیگری که بهنحوی روغنکاری شده و به ندرت دیده میشود، نمونههای بارزی است که نشان میدهد هنر لاکی از زمانهای دور در ایران معمول بوده و آثار آن نیز مشاهده شده است.
در سال 1978، ضمن کاوشهای موزهی متروپلیتن نیویورک در حین خاکبرداری خرابههای کاخی که کاروانسرای رباط شریف بر روی آن ساخته شده بود (حوالی نیشابور)، پایهی جعبهای چوبی کشف شد که در قرن دوازدهم میلادی ساخته شده بود. بدنهی پایه دارای تصاویر انسان به رنگهای مشکی زرد، قرمز و سبز است. قسمت بالای آن به علت تاثیر عوامل خارجی، در هم پیچیده است؛ ولی بر میانهی بدنه پایه، هفت صورت انسانی مشاهده میشود که در حال نواختن سازهای عمیق موسیقی هستند.
تصاویر روی آن را بیشتر منبتکاری سپس رنگآمیزی کردهاند و شباهت زیادی به هنر سفالگری و فلزکاری قرن دوازدهم میلادی دارد. این شیء هنری، تنها اثر چوبی این دوران است که بدینصورت باقیمانده و بهترین معرف هنر نقاشی آن عصر به شمار میرود که با لعاب لاک و روغن، صیقلی و جلا داده شده و به همین علت از آسیب پوسیدگی مصون مانده است. اکنون این شیء در موزهی تاریخی مشهد نگهداری میشود.
در دورهی تیموری (قرن نهم قمری) تعدادی جلد لاکی در دربار سلطان حسین میرزا در هرات ساخته شده که قدیمیترین نمونههای بهجاماندهی جلدهای لاکی است و در کتابخانهی توپ قاپی استانبول نگهداری میشود. طرح این جلدها، لاکی با نقش سنتی لچک و ترنج است تا پیش از اواخر سدهی یازدهم قمری، نمونهای از قلمدان لاکی نمیبینیم؛ البته شاید هم نمونهای باقی نمانده باشد.
از اواسط عصر صفوی، صنعت قلمدانسازی روغنی که مزین به نقاشی نفیس و دلپذیر مجالس بود، در ایران رواج یافت. بیشتر قلمدانهای اولیه مستطیل شکل با درِ لولایی و نقوش افقی بود که ظاهرا بعدها از طرح عمودی استفاده کردند. قلمدانهای دوره صفوی مربوط به 1070 قمری به بعد است. از ویژگی قلمدانهای دوره صفوی، استواری و مرغوبیت مقوا و تفاوت سبک زرنشان و گلوبوته و تصاویر کم در مقایسه با دورههای بعد است و از نظر اندازه و شکل، قلمدان معمولی صفوی، قدری بزرگتر و مسطحتر از قلمدان متعارف عصر قاجار است. در دیوارهی زبانه برخی از آنها، گاهی معرقکاری با چرم نیز دیده میشود.
تک صورتسازی ایستاده از شاهان و شاهزادگان صفوی با جامهی معمول آن زمان و تصویر بانوان زیبا در حالت ایستاده، نشسته و لمیده (با جاذبهی نگارگری)، همچنین نقش کاخهای آن دوران و دورنما و پلها و خیابانهای مشجر و تصویرهای تنهی اشخاص در بدنهی دو طرف قلمدان، از ویژگیهای آثار دوران صفوی است که در دورههای بعد از آن تقلید شد ولی به پایهی کارهای ممتاز این زمان نرسیده است.
در دورهی زندیه، تاثیرات فراوان سبک اروپایی در نقاشی لاکی به چشم میخورد؛ اما تقلید از استادان نامآور پیشین رایجتر بوده و در حقیقت آثار این دوره باید دنبالهی مکتب صفوی دانست. از این جهت، قلمدانهای این دوران از اصالت سبک صفوی است بیبهره نیست و بینندهی صاحبنظر را به یاد شیوهی آن زمان میاندازد. موضوعاتی که روی جلد کتاب و جعبهها و قلمدانها ترسیم میشد، نقش گل و پرنده بود. معمولا روی جلد قرآنها، از تصاویر انسان و جانوران استفاده نمیکردند و به جای آن، تصویر گل و پرنده با نوشتههایی در حاشیهها به کار میبردند.
در سده دوازدهم قمری، انواع جعبهها و قابهای آیینه و درجهای جواهر به این مجموعه افزوده شد. از اینرو، هنگامیکه قاجاریان روی کار آمدند، اشیا لاکی زیادی را ساختند و این هنر به کمال رسید. در دورهی ناصرالدینشاه، جعبههای کوچک برای نگهداری مُهرنامهها، جعبهی عینک و کارت ورقبازی اضافه شد.
در دورهی قاجار، گرایش به سبک اروپایی افزایش یافت و گلها و پرندگان و تقسیمبندیهای آنها در سطح رویی و سطوح جانبی قلمدان، تنوع یافت. در دورهی قاجار، هنر قلمدانسازی از جنبههای مختلف پیشرفت کرد و استادان بزرگی در زمینهها و موضوعات و سبکهای مختلف حضور یافتند و در شهرهای هنرپروری چون اصفهان، شیراز و تبریز کارگاهها و حجرههایی برای ساخت آثار ساخت روغنی دایر شد که استادکاران و شاگردان زیادی در آن مراکز به مقواسازی، نقش تصویر و روغنکاری اشتغال داشتند.
انواع اشیا پایپهماشه
آثاری همچون جلدهای روغنی، قلمدان، صندوقچه جواهرات، قاب آیینه، رحل قرآن و غیره که با مقوا و کاغذ ساخته و پرداخته میشود، اشیاء لاکی (روغنی) یا پاپیه ماشه است که در ادامه به تفصیل به شیوههای ساخت و انواع اشیاء آن خواهیم پرداخت.
قلمدان
در روزگاران گذشته از قلمدان برای نگهداری قلمهای نی تراشیده شده استفاده میکردند تا مانع شکستن آنها شوند. داخل قلمدان، دوات فلزی از جنس برنج، نقره یا طلا، چند قلم، چاقوی قلمتراش، قاشق کوچک آب دوات، قطزن و قیچی باریک نیز قرار میدادند. پیش از دوران صفوی، ایرانیان از قلمدانهای برنجی و فولادی با تزئینات دلنشینی استفاده میکردند که طی قرنهای متمادی از لحاظ طلاکوبی و نقرهکوبی به کمال رسیده بود.
قلمدانهای لاکی در مقایسه با قلمدانهای فلزی و هنرهای زیبایی که بر روی آنها به کار رفته بود به علت سبک بودن نزد هنردوستان و طالبان علم و ادب، اعتبار و رونق تازهای یافت. از اوایل قرن هجدهم تا اواسط قرن بیستم میلادی، هنر قلمدانسازی روغنی یا لاکی با نقوش الوان به دست صورتگران زند و قاجار رو به پیشرفت نهاد.
جلدهای لاکی
این نوع جلد از قرن نهم قمری در ایران متداول شد؛ ولی در قرن دوازدهم و سیزدهم به اوج رسید. مادهی اصلی جلد، مقوای صاف و مقاوم است که به قطع کتاب بریده میشد. آنگاه تذهیبکار یا نقاش، سطح مقوا را با لایهی نازکی از خمیر گچ میپوشاند و برای سخت شدن گچ، لایهی بسیار رقیقی از روغن کمان روی آن میزد. سپس سطح گچ را با مداد، طرح گل و برگ و تصویر انسان و جانوران ترسیم میکرد و پس از تکمیل صورتگری، چند لایهی بسیار نازک از روغن کمان روی آن میکشید و در محفظهای شیشهای دور از گرد و غبار در مقابل آفتاب قرار میداد تا کاملا خشک شود.
بدین ترتیب، لایههای روغن کمان به دلیل ویژگیهای صمغی، پوشش بسیار محکمی همچون شیشهی شفاف بر سطح جلد ایجاد میکرد و تمام سطح آن را میپوشاند. آنگاه صحافان انتهای طولی جلدها را که به صورت زوج ساخته شده بود با کاردک صحافی باز میکردند و به اندازه ضخامت کتاب، دو ورقه از تیماج (پوست دباغی شده بز) را که عطف نامیده میشد، به اندازه نیم سانتیمتر درون شکاف هر جلد با سریشم کار میگذاشتند سپس تیماج را با ورقه سمباده میساییدند تا صاف و نازک شود. در پایان کتاب شیرازهبندی شده را میان دو جلد قرار داده و عطفها را با سریشم به کتاب میچسباندند تا در میان قید صحافی خشک شود.
در اواخر قرن نهم هجری برای زمینهی جلدهای لاکی عموما از نقشها طبیعی مانند گلوبوته استفاده میشد که در عصر صفوی نیز این زمینه پسندیده بود. گاهی جلد لاکی شامل متن و حاشیه بود بهطوری که متن دارای گلوبوته و حاشیه دارای کتیبههای متناظر مخلوط بود. در همین دوره، نقاشان بر زمینهی جلدهای روغنی از صورتسازی بهره میبردند.
نمونهی این نوع جلد لاکی در عصر صفوی اندک است؛ اما در دوران قاجار، جلدهای روغنی رایج شد و بر جلدهای چرمی و سوخت برتری یافت. در عصر ناصری که رجال و صاحبان ذوق به فن جلدسازی روغنی توجه خاصی کردند، این هنر به اوج کمال و عظمت خود رسید.
بهطورکلی، جلدهای لاکی و گونههای مختلف آن از لحاظ اهمیت با هنر قلمدانسازی برابر بوده است. بعضی از موضوعات به کار رفته بر روی جلدهای لاکی عبارتند از:
- گلومرغ
- پرندگان
- شکارگاه
- زرکی
- بزمها
- رزمها
- نقوش هندسی
- شخصیتپردازی
- رویدادهای تاریخی
- و...
قاب آیینهها
قاب آیینه لاکی در اواخر دوره صفوی در ایران باب شد که بانوان برای آرایش از آن استفاده میکردند و طبقهی اعیان برای هدیه دادن به یکدیگر، قاب آیینه را از مقوا یا کاغذهای فرسوده به هم چسبیده و فشرده بهصورت مقوا در شکلها و اندازههای مختلف میساختند. این قاب معمولا درب لولاداری داشت که آیینه درون قاب یا محفظه آن قرار داشت. این درب از درون و بیرون، همچنین نمای بیرونی قالب به نقوش لاکی یا روغنی مزین بود.
نقش بیشتر قاب آیینهها گل و مرغی بود و در داخل قاب آیینه، شمایل حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) با ادعیه و آیاتی از کلامالله نقش میشد.
جعبههای لاکی
در دورهی صفوی برای نگهداری جواهرات و زیورآلات، وسایل آرایش بانوان و اسناد گرانبها از جمله قرآنها و مرقعات و کتابهای خطی از جعبههای بزرگی شبیه صندوق و مزین به هنرهای روغنی استفاده میکردند که به دست صورتگران ساخته و پرداخته میشد.
زیرساخت جعبههای لاکی عموما مقوایی و گاهی چوبی بود و ابعاد و شکلهای مختلفی داشت که هنرمندان دوره قاجار آن را زیباتر و با ایجاد تغییراتی در ابعاد کوچکتر میساختند. جعبههای لاکی بعد از قاب آیینهها، متداولترین وسیلهای بود که به شیوه لاکی ساخته میشد.
در دوره قاجار جعبهها دارای درهایی با سطح صاف بود که اضلاع آن را قوس مانند میساختند. جعبهها نیز همچون قلمدانها، قالبهای چوبی داشت و به همان شیوهی قلمدانسازی، قالبگیری میشد. سپس مقوا یا لایههای کاغذی را روی قالب میچسباندند و پس از این که ضخامت لازم به دست میآمد، دور تا دور آن را برش میدادند تا درب رویی از روی قالب بیرون بیاید.
سرچسب
سرچسب که ظاهرا مانند قلمدان کوچک و ظریفی است، در گرامیداشت مخاطب برای ارسال بستههای تشریفاتی به جای پاکت نامه استفاده میشد. سرچسب که مانند قلمدان از مقوا ساخته میشد، به شکل مکعب مستطیل کوچک با طول تقریبی 12 و عرض 2 و قطر 2/1 سانتیمتر بود که نامه را درون محفظهی ظریف و زیبای آن قرار میدادند. در آن صورت کشو به بدنهی سرچسب متصل میشد یا درون بدنه جای میگرفت.
سرچسب را در موارد خاص به مناسبت تنهیت عید، تبریک نیل به مقامی تازه یا درخواست شغل و غیره، به جای پاکت برای رجال و بزرگان میفرستادند. رویهی سرچسبها را مانند قلمدان، متناسب با موضوع نامه و مقام مخاطب با نقوش گلومرغ یا تصاویر انسان و پرندگان بر زمینههای الوان یا زمینهی مرغش و طلا میآراستند اما در مواقع بسیار خاصی که نوشتهها مختصر یا نامهها عاشقانه بوده، مطالب را در تکه کاغذ کوچکی مینوشتند و با خود سرچسبدان به معشوق هدیه میکردند. این کار تا پیش از پیدایش مشروطیت در ایران مرسوم بود.
آس
آس به عنوان وسیله بازی و سرگرمی بین مردم رایج بود که بر روی آنها تصاویر مختلفی از شاه، ملکه، افسر، سرباز، عروس و داماد، رقصندهها و نقوش دیگر تصویر میکردند و در دسترس علاقهمندان قرار میدادند.
چون آسها دست به دست میگشت و تحت فشار قرار میگرفت، بوم آنها را از پارچه و چلوار درست میکردند؛ یعنی آنها را با لایهای از سریشم و آهار کتیرا یا سریش معمولی آغشته کرده و لایهلایه روی هم میچسباندند و تحت فشار قرار میدادند. بعد از خشک شدن و هموار شدن به شکل مقوای محکمی درمیآمد و نقاش بر روی آن نقش میکرد و روغن میزد.
تعداد ورق آسها، 25 یا 50 عدد و اندازه معمول آنها، 6*4 سانتیمتر بود. پشت تمام آسها سیاه یکدست و روی آنها رنگهای مختلف بود. پنج ورق آس عبارتند از:
- بیبی با زمینه سفید رنگ
- آس با تصویر گرفتوگیر شیر و آهو با زمینه مشکی رنگ
- شاه با زمینهی سبز رنگ
- سرباز با زمینه زرد رنگ
- لکات با زمینه سرخ رنگ
جعبه ابزار و هزار پیشه
این جعبهها را از چوب و عموما به شکل مکعب مستطیل میساختند که داخل آن، قسمتهایی را به اندازه وسایل لازم در بر میگرفتند. بیشترین طرفداران این جعبهها؛ عطاران، حکیمباشیها، جراحان، زرگرها، دندانسازها و حرفههای دیگر بودند و آنها را بنا به سلیقهی سفارش دهندگان میساختند و در اختیارشان قرار میدادند تا بازار و لوازم خود را داخل آن نهاده و بهراحتی با خود حمل کنند.
صفحات تابلویی
صفحات بزرگی است که به شیوهی جلدسازی تهیه میشد و انواع و اقسام تصاویر بر روی آنها نقش میبست. این صفحات در اندازهی بزرگتری بود که به عنوان تابلوی نقاشی به کار میرفت. دیگر آثار پاپیه ماشه که هنرمندان و استادان تصویر میکردند، عبارتند از:
- جاعینکی
- جعبه سیگار
- حفاظ و پاراوان
- صندوقچه
- جای کارتهای ورقبازی یا جعبه پاسور
- کاسه و بشقاب
- صندوقچه
- و...
انواع طرحهای پاپیه ماشه
نقاشیهای لاکی دارای طرحها و نقشهای گوناگون هستند که هر هنرمند با توجه به سبک و شیوه خود طراحی میکند. طرحهای نقاشی لاکی هر یک زیبایی خاص خود را دارد که در ادامه به آنها پرداخته شدهاند.
گلومرغ و گلآرایی
تصاویر متداولی که بر بیش از 70 درصد آثار پاپیه ماشه ترسیم میشود، نقش گلومرغ، بوتهسازی و جستوخیز پرندگان است که به شیوههای گوناگونی در عرصه هنرهای لاکی ایرانی جلوهگر شده است. این گلها و پرندگان از دیرباز به عنوان عناصر تزئینی در هنر ایرانی وجود داشته است اما از قرن نهم قمری به بعد به صورت مستقل در نقاشی ایرانی ظهور یافت و از قرن نهم قمری به بعد به صورت مستقل در نقاشی ایرانی ظهور یافت و از قرن یازدهم به فراوانی نقاشی شده است.
تنظیم و قرار گرفتن گلوبوتهها و حتی دوام شاخهها که بتواند وزن پرندگان را تحمل کند با سلیقه و مهارت نقاشان ترسیم میشد. نقاشان علاوه بر گلآرایی، اغلب در کنار شکوفهها و نهال درختان از شاخ و برگهای گرهدار و برگهای مسطح و پنجهدار نیز استفاده میکردند.
منظرهپردازی
منظرهسازی در پاپیهماشه، از موضوعات عمومی است که نقاش به سلیقه و ابتکار خویش، مناظر و آثار قدیمی و دیدنیهای شهر خود را چنان که شایسته میدانست، بر روی آثار پاپیهماشه نقش میکرد. نقاش در ارائه مناظر گوناگون سعی میکرد انبوه باغها، چشمهسارها، کوهها، پلها، رودها و ساختمانهای قدیمی را مصور سازد.
برای مثال نقاش اصفهانی سعی میکرد مساجد معروف و پلهای مشهوری چون پل خواجو، خیابان چهارباغ، کاخ عالیقاپو و کاخ چهلستون و سایر بناهای تاریخی دیار خود را بر روی پاپیه ماشه تصویر کند و ذوق و ابتکار را به علاقهمندان نشان دهد.
نقوش جانوری و پرندگان (گرفتوگیر)
حیوانات و پرندگان را به صورتهای مختلف و حالتهای گوناگون بر روی پاپیهماشه نقش بستهاند. نقش حیوانات بر رویه و کنارهی قلمدانها اغلب گرفتوگیر شیر و غزال یا پلنگ و اژدهایی که آن را در صحنهی میانی رویه قلمدان تصویر میکردند.
بر روی آسهای بازی به جز تصویر افراد از نقش جانوران گوناگون به ویژه گرفتوگیر شیر و آهو نیز استفاده میشد. حیواناتی که بیشتر در نقش قلمدانها دیده میشدند، در مرحلهی اول پرندگان مختلف و رنگارنگ و در مرحله دوم اسبها بودند که در مجالس رزم و شکارگاهها بهطور پراکنده جلب نظر میکردند.
شکارگاهی
منظرهی شکار و اسبسواران شکارچی که در حقیقت تمرینهای بسیار دشواری از صحنههای رزمی بود در آثار هنری ایران سابقهای طولانی دارد و در اغلب نگارگریهای قدیمی نیز به شکلهای گوناگونی تصویر میشود.
در دوران فتحعلی شاه بنا به درخواست پادشاه قاجار، مجلس شکارگاههای سلطنتی بر روی قلمدانها و به ویژه جعبههای روغنی راه یافت و عمده مجالس شکار فتحعلی شاه، بر رویهی جعبهها ترسیم میشد. در زمان ناصرالدین شاه نیز، این گونه شکارگاهها با همین تفاصیل باب بود که بر روی قلمدانها و جعبهها نیز تصویر میشد و اغلب قهرمان صحنه ناصرالدین شاه بود.
بزمی و شادی آفرینی
موضوعات بزم و شادیها شامل تصویر داستانهای حقیقی و افسانهای یا مجالس و اعیاد پر سرور و شاهانه و ملی و مذهبی است که در رویهی آثار روغنی نقش بسته و اغلب نقاشان ایرانی در این هنر آفرینیها سهم به سزایی داشتهاند. مجالسی که در این شیوه بر رویهی قاب آیینهها، جلدها و قلمدانها دیده میشود برداشتی از داستانها نسخ قدیمی یا واقعیتهای شیرین تاریخی و حقیقی است که براساس سلیقهی نقاش و پسند سفارشدهندگان، فرجام میپذیرفته است.
رزمی
قلمدانهای رزمی، برداشت ملی و میهنی از داستانهای شاهنامه و به خصوص جنگها و نبردهایی است که به افتخار فتح ایرانیها ترسیم شده بود و با وجودی که صحنهی کوچک قلمدان، ظرفیت آن همه هنگامه و ازدحام میدان نبرد را نداشته، نقاشان با ابتکار خود هجوم رزمآوران، جنگ و گریز اسبها، تجهیزات جنگی و سایر درگیریها را به تصویر کشیدهاند که از موضوعات متداول و موردعلاقه مردم بوده است.
چهرهپردازی و قدنماسازی
این آثار شامل تک چهرهی زنان و مردان سفارشدهنده، شمایل نگارگری، شمایلسازی قدیسین، بزرگان و عارفان، تک چهرهی عرفایی، تصویر تمام قد یا نیمقد پادشاهان، شاهزادگان، رجال، درویشان، مشاهیر یا شاهزادهی خانمی درباری است که با آرایش و لباسهای زینتی به تصویر در آمده است. زمینهی پشت آن نیز با محجر و پنجرهای که به باغ پر گل و فرحافزایی گشوده میشود، مصور کردهاند.
در بیشتر این شمایلسازیها، نقش حسنین و قنبر و سایر اصحاب حضرت اضافه شده و مجلس مذهبی، کاملتر نقاشی شده است. به علت حرمت و احترام به شخصیتهای دینی، شمایل آنها را بر روی قلمدانها تصویر نمیکردند تا از چشم نامحرمان مستور بماند. ولی در داخل قاب، آیینهها یا داخل جلدهای قرآن انواع شمایلسازی معمول بود و آن به نیکوترین و استادانهترین وجه ترسیم میکردند.
کیانی
تصویر پادشاهان اساطیری و کیان که بیشتر آنها در شاهنامه آمده و شرح حال و زندگی افسانهای آنها، طی منظومات مفصلی روایت شده است. هر هنرمند به نسبت ابتکار و قدرت قلم خود، داستانی از شاهنامه یا سرودههای دیگر انتخاب میکرد و آن را در مدالیونهای مختلفی مجسم میساخت.
مضامین کیانی به علت پرکاری فوقالعاده و شبیهسازی و چهرهپردازی آنها بسیار کمیاب و گرانبها بود و اغلب به دست استادان طراز اول به تصویر در میآمد. تذهیب و جدولسازی و قاببندی آنها هم به دست مذهبان چیرهدست و دقیق انجام میشد.
فرنگیسازی
از موضوعات مورد علاقهی مسافران اروپایی که به ایران میآمدند، همانا سفارشهای ملل مسیحی از قبیل موضوعات مذهبی شادیآور آن سامان بود که به عنوان تحفهای ارزنده برای خویشان و نزدیکان خود میبردند. این آثار در میان نقاشان ایرانی با عنوان فرنگیسازی شهرت داشت.
از موضوعات باب میل فرنگیان، تصویر حضرت مریم (ع) و کودکی حضرت مسیح (ع) در جمع احبات بود که با مهارتی ستودنی بر رویهی آثار روغنی نقش میبست و روانه اروپا میشد. از مجالس دیگر، مهمانیها و مجالس پر جاه و جلال فرنگیان، مراسم کلیسایی و نقش کشیشها، شیخ صنعان و دختر ترسا، تصاویر مریم مقدس و حضرت مسیح (ع) و همراهان، ذبح اسماعیل، عروج خیالی مریم به آسمان، تصویر یوحا و سایر نقوش مذهب است.
خطدار
از زمان رایج شدن هنرهای لاکی، نقش خطوط بر روی قلمدانها، جلدها، قاب آیینهها و حتی جعبهها معمول شد. عمدهترین نوشتهها ادعیه و جملات مذهبی و عرفانی بود که در رویهی جلد کتابت میشد و از موضوعات مهم در زیباسازی جلدها به شمار میآمد. تزئینات بیشتر جلدها، کتابت خطوط مختلف و ادعیهی گوناگون بود که با نسخهی داخل آن تناسب داشت و بعد از جلدها اشعار و نوشتههای گوناگونی بود که روی قلمدانها و قاب آیینهها و جعبهها کتابت میشد و موضوعات ترسیمی را تشریح میکرد.
ابری
در شیوه ابریسازی از قطعات بریده کاغذهای ابری شکل استفاده میشود که استادکار صحاف، نقوش مختلف ابری را با اندازه و طراحی منظم و دقیق میبرد و روی قلمدانهای خاص یا دیگر آثار میچسباند که فقط بومسازی شده و نقشونگاری ندارد سپس تمام جوانب قلمدان را پرداخت کرده، فواصل و کنارهها و جدولسازی کل قلمدان را با طلای مایع تذهیب و روغنکاری میکنند تا قلمدان ابری آماده شود.
شیوهی ابریسازی علاوهبر قلمدانها در جلدها، قاب آیینهها، جعبهها و سرچسبدانها هم اجرا میشوند که آثار زیادی از آن در دسترس است. ابوطالب مدرس همدانی، استاد ابریسازی بود که در هنر خود ابتکارات خاصی داشت و تاکنون هیچ استادی به پایه و مقام هنری وی نرسیده است.
استادان هنر پاپیهماشه در اصفهان
اساتیدی که در هنر پاپیهماشه و اجرای آن تبحر و مهارت خاصی داشتند اهل شهر اصفهان بودند که هر یک از آنها سبک منحصر به فردی داشتند و آثار خارقالعادهای را در دوران خود خلق کردهاند که برخی از آنها در موزههای ایران و دیگر کشورها نگهداری میشود.
استاد محمدصادق
این استاد گل و بوتهسازی را از استادش علی اشرف فرا گرفت و موضوع اصلی نقاشیهای او، صورتسازی و منظرهپردازی بوده است. محمدصادق در اصفهان آموزش دیده و بعدها که کریمخان در شیراز به سلطنت رسید، به خدمت او درآمد که گواه آن، امضای «یا صادق الوعد» بر دو نقاشی رنگوروغن در یک عمارت کلاهفرنگی در شیراز است که کریمخان آن را ساخته است.
پس از مدتی محمدصادق دوباره به اصفهان بازگشت که نوشتهها نقاشی رنگ و روغن از صحنهی پیروزی نادرشاه در جنگ کارنال در کاخ چهلستون، حضور او را در اصفهان اثبات میکند. آقا صادق به غیر از نقاشی در شعر و ادب نیز دست داشته و اغلب ارقام هنری خود را به نظمی متناسب با شعر درآورده و به خط زیبای خود کتابت کرده است.
استاد محمدباقر اصفهانی
آقا باقر از اهالی اصفهان و نقاش معروف دوران زند است. این نقاش از پیشتازان نقاشی رنگ و روغن در ایران بود و عموم کارهای روغنی او، جلد کتاب و قاب آیینهسازی بود و کمتر به تصویر قلمدان میپرداخت. او در آثار خود، سجعها را همراه تاریخ ساختِ هرکدام درج میکرد که این از امتیازات درخور توجهی است که نقاشان دیگر کمتر انجام دادهاند.
استاد اسماعیل نقاشباشی یا محمد اسماعیل
محمداسماعیل از استادان کمنظیر اصفهانی در نقاشی لاکی (پاپیهماشه) و آبرنگ است. وی نقاش دربار ناصرالدین شاه بود که در به تصویر کشیدن مجالس رزمی و بزمی، گلومرغ، جانورسازی و منظرهپردازی استادی برجسته بود. بیشتر مجالس بزمی زنان و مردان را به شیوهی ایرانی و فرنگی به تصویر کشید و به علت علاقهی فراوان به شیوهی فرنگیسازی، در این زمینه افراط میکرد.
این هنرمند به موضوعات روی آثار لاکی، تنوع بخشید و قلمدانهای هفتگنبد، کیانی و داستانهای خسرو و شیرین و شیرین و فرهاد، داستانهای عرفانی و حکایتهای مربوط به رهبانیت آیین مسیح را معمول و متداول ساخت.
استاد میرزا بابا نقاشباشی
میرزا بابا نقاش از نقاشان معروف رنگوروغن دوران زند و فتحعلی شاه است. وی در دوران خود، اولین نقاشی است که هنر رنگوروغن را رونق بخشید و راهگشای سایر هنرمندان بعد از خود شد. این هنرمند اصفهانی در شبیهسازی و چهرهپردازی از فتحعلیشاه و مجالس شاهانهی او شهرت دارد.
در سایه و پردازهای استادانه در اغلب آبرنگهایش به اندازهای مهارت و قدرت قلم داشته که گویی غباری به تصویر نشسته و حتی با ذرهبین هم نمیتوان ظریفکاری آن را احساس کرد. وی در گلوبوتهسازی شیوهای خاص داشت. چند دستهگل و برگ و غنچه را با فاصله کنار هم قرار میداد و طرح جذابی به وجود میآورد.
در شبیهسازی و چهرهپردازی نیز دقیق بود، صورتها را زیبا و طبیعی و چشمها را خمار به تصویر درمیآورد و در ترسیم دست و پا و ریزهکاریهای صورت و به خصوص حالتهای مختلفی چون شادی، ترس و اعجاب استادانه عمل میکرد. در تذهیب نیز بسیار توانا بود.
استاد نجفعلی نقاشباشی اصفهانی
وی از استادان برجستهی اواسط دوران قاجار است و از پر کارترین نقاش زمان خود محسوب میشود، تحولی در نقاشی زیرلاکی پدید آورد. در واقع سبک او پلی بود میان شیوههای عهد کریمخان و عهد ناصری. آقا نجف علاوهبر شیوهی استادان اصفهانی از سبک نقاشان اروپایی مقیم اصفهان نیز استفاده کرده است.
او در گلآرایی شیوهی خاصی داشت و گل و برگها را بهصورت کلی سایه میزد و در رنگآمیزی تا حد امکان سعی میکرد به طبیعت نزدیکتر باشد. نجفعلی در اغلب آثارش به الگوها و طرحهای قدیمی رجعت کرده است. اتخاذ چنین روش و سرمشق قرار دادن آثار قدما، موجب تقویت و تعالی این هنرمند شده است.
استاد نصرالله الحسینی الامامی نقاشباشی
این نقاش گل و مرغسازی را در اندازههای بزرگتری نقش میکرد و در گل و مرغهایی که بر روی جعبهها، جلدها، قاب آیینه و گاهی در قلمدان بزرگتر سفارش میگرفت. گلها را به اندازهای نزدیک به گلهای طبیعی ترسیم میکرد ولی مرغها را با تناسب کوچکتر و همآخت گلها نقش میکرد و با این ترفندها، کار هنری خود را بارز ساخت. وی در خوشنویسی و انواع خط مهارت بسیار زیادی داشت و گاهی به مناسبتی در زیر آثار خود درج میکرد.
استاد عبدالحسین صنیع همایون
میرزا عبدالحسین که به صنیع همایون معروف بود از نقاشان اواسط قرن چهاردهم قمری در شهر اصفهان است که در صورتسازی و چهرهپردازی توانا و در گلومرغ، منظرهپردازی و تذهیب استاد بود.
سبک صنیع همایون متاثر از شیوهی عباس شیرازی و محمدابراهیم اصفهانی است ولی در عین حال، مستقل و متمایز از آن دو استاد است و مکتبی بین ایرانیسازی و اروپایی است. آثار او شامل تصویر زنان در حالتهای مختلف است که پرنده به دست دارند یا در حال سرگرمی با طوطی هستند.
منابع: تاریخ هنر اسلامی، پاپیه ماشه، جلوههای هنر پارسی، شاهکارهای هنر ایران، هنر عهد صفوی، زند و قاجار، آشنایی با رنگآمیزی در آثار هنری ایرانیان از کهنترین زمان تا دوره صفویه، هنرهای ایران، قلمدان و سایر صنایع روغنی، احوال و آثار نقاشان قدیم ایران
تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
فراموش نکنید که نظرات شما همواره باعث بهبود و تنوع بیشتر مطالب هنری خواهد شد.
دیدگاه (6)