- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label هنر
- favorite 21 لایک
- remove_red_eye 18018 بازدید
- comment 9 دیدگاه
گچ یکی از مصالح اصلی معماری ایران است که بهواسطه قابلیتهای ویژهی آن همواره مورد توجه هنرمندان و معماران واقع شده، به طوری که علاوه بر جنبهی ایستایی آن به عنوان یکی از مصالح، جنبه تزئینیاش نیز مورد توجه قرار گرفته است و به صورت یکی از هنرهای تزئینی در آمده و در این راه سیر تحولی و تکاملی خویش را در بستر تاریخ ایران طی نموده، فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته، گاهی مورد توجه قرار گرفته و زمانی مورد بیمهری واقع شده است. در ادامه قصد داریم بهطور کامل به معرفی هنر گچبری، تاریخچه گچبری، انواع گچبری، گچبری در دوران اسلامی، انواع شیوههای نقوش گچبری در دوران اسلامی و تأثیر رنگ در گچبری بپردازیم.
گچبری چیست؟
هنر گچبری زیرشاخه معماری میباشد که از زمانهای بسیار دور در هر جای دنیا وجود داشته است و تنها شکل و شیوهی آن متفاوت بوده است. هنرمندان ایرانی فنون گچبری را بدان درجه از پیشرفت و کامل رسانیدند و چنان نقوش بدیع و ظریفی آفریدند که توجه همه هنرشناسان را به خود جلب کرده و مورد تمجید سیاحان و دانشمندان خارجی و داخلی و علاقهمندان به تاریخ هنر و آثار و باستانی قرار گرفتهاند.
گچ مادهای است که نسبت به سنگ، آجر و چوب دارای انعطاف بیشتری بوده، کار با آن آسانتر و تقریبا به هر گونه سطح ساختمانی به خوبی میچسبد و نتیجه کار سریعتر به دست میآید و در وقت لزوم میتوان آن را به راحتی تجدید کرد. قابلیت شکلپذیری گچ فرصت آن را برای هنرمندان فراهم میسازد تا به راحتی بتوانند طرحها و نقوش تزئینی دلخواه را به وجود بیاورند همچنین گچ نسبت به سایر مصالح ارزانتر و در وقت صرفهجویی به عمل میآورد.
تاریخچه گچبری
سابقهی استفاده از گچ و این که از چه زمانی به صورت یکی از عناصر کاربردی معماری در آمده کاملا روشن نیست، بر اساس یافتههای باستانشناسی، قدیمیترین آثار به دست آمده از گچ مربوط به دوران ایلامی است که از هفت تپه خوزستان به دست آمده است.
در دوران هخامنشی از گچ برای پوشش ستونهای چوبی (تالار معروف به خزانه داریوش در تخت جمشید) استفاده شده است همچنین از کاخ شوش متعلق به دوران هخامنشی قطعهای از گچبری گلهای لاله به دست آمده است.
بر اساس یافتههای باستانشناسان شوروی در کاخهای نسا و کاوشهای پرفسور تسفلد در کوه خواجه، در روزگار اشکانیان از گچ هم برای پوشش دیوارهای خشتی استفاده شده که روی قسمتهای گچکاری شده را معمولا با نقوش و تصاویر انسانی و حیوانی نقاشی و رنگآمیزی کردهاند و هم به صورت کندهکاری کار شده است که نمونهی به دست آمده از کوه خواجه مربوط به سده نخستین میلادی با یک طرح ساده هندسی (صلیب شکسته و خطوط مستقیم و دوایر متداخل که به شکل زیبایی در هم ادغام شده و تکرار گردیده) ساخته شده است.
در روزگار ساسانیان علاوه بر جنبههای کاربردی آن به صورت ملاط و یا پوشش دیوارها و همچنین گچبری کندهکاری، گچبری قالبی (قالبگیری گچ برای به وجود آوردن نقوش، طرحها و شکلهای موردنظر) نیز متداول شده است. هر چند بعضی از محققین وجود تکنیک گچبری قالبی را در دورهی ساسانی انکار میکنند اما قطعات گچبری بسیاری از این دوران به دست آمده که به طور مشخص به روش قالبگیری ساخته شدهاند که میتوان از گچبریهای به دست آمده از چال ترخان (در موزه فیلا دلفی نگهداری میشود) نام برد. در این گچبریها مضامین گچبری جدا جدا قالبگیری شده و سپس در کنار هم قرار داده شدهاند.
از دوران ساسانی آثار گچبری بسیاری به دست آمده که زینتبخش قصرهای مختلف مانند مدائن (تیسفون)، ورامین، نیشابور، کیش و دامغان بودهاند و هم اکنون زینتبخش موزههای مختلف دنیا میباشند. مهمترین عامل تزئینی ابنیه در دوران ساسانی را گچ تشکیل میدهد که شاید بتوان تزئینات گچبری این دوران را جایگزینی برای تزئینات حجاری دوران هخامنشی دانست (برای اطلاع از تزئینات حجاری و انواع آن میتوانید به مطلب هنر حجاری و سنگ تراشی مراجعه کنید). در این دوران دژ معروف قلعه دختر را با سنگهای بزرگ و طبیعی کوه و ملاط گچ ساخته شده بودند. تزئین کاخها با طرحهای مختلف گچبری انجام گرفته بود. تالار پذیرایی پیشاپور با 64 طاقچه با تزئینات گچبری تزئین شده بود. سقفهای ایوانهای آن را با گچبریهای نقوش برجسته اژدها و گل و برگ تزئین نموده و سطح جانبی ایوانها را با گچبریهای ستون نما که روی آنها را با رنگهای قرمز و حاشیهی سیاه و نوارهای آبی رنگ نقاشی شده بود، پوشانیده بودند.
ویژگیهایی که در این مقاله به طور مختصر برای هر دوره برشمرده میشود بدان مفهوم نیست که این ویژگیها برای همهی آثار کلیت و عمومیت دارد بلکه امکان نقض آنها نیز ممکن است. ویژگیهای نقوش گچبری این دوران به طور مختصر عبارتند از:
- تقارن
- تکرار نقوش
- وجود قطعات مربع شکل که در درون آنها دایرهای به شکل رشتهی مروارید نقش شده که در سطح گستردهای این قطعات رواج داشته است.
- به کار گرفتن طرحهای دو معنایی مانند نشان دادن درخت زندگی.
تکنیکهای گچبری دوران اسلامی
غیر از تکنیک قالبگیری که با استفاده از قالب تهیه میشد و سپس با استفاده از خمیر گچ، گچ قالبی را در قسمت مورد نظری چسبانیدند، گچبری با تکنیکهای مختلفی صورت میگرفته که معمولترین نوع آن مرسوم به کندهکاری یا گچبری عمقی است، در این تکنیک روش کار بدین صورت است که ابتدا گچ آماده (خمیر گچ) را بسته به ضخامت گچبری برای زیرسازی و آماده کردن متن بر روی قسمت موردنظر میکشند پس از آن که گچ خشک شد و اصطلاحا خود را گرفت، نقش را روی آن انداخته و با وسایل گچبری از قبیل دَمبُر، نقاله، پرگار، بمخوار و کاردک طرح مورد نظر را میبُرند. برای نقشاندازی بر روی سطح گچی میتوانند عینا نقش را روی سطح گچی آماده بکشند و گرنه از راه «گرتهزنی» نقش را روی سطح میاندازند در این شیوه برای به وجود آوردن موتیفهایی که برجستهتر از سطح دیوار هستند خمیر گچ را در قسمتهای موردنظر قرار میدهند و سپس شکل موردنظر را به وجود میآورند.
انواع گچبری
گچبری دارای انواع مختلفی میباشد که در شکل زیر انواع آن نشان داده شده است و در ادامه بهطور کامل به معرفی انواع گچبری معرفی شده است.
گچبری شیر و شکری
از گچبریهای اصیل و قدیم دوران اسلامی است، فرورفتگی و برجستگی آن بسیار کم (حدودا 2-3 میلیمتر) است.
گچبری برجسته
برجستگی این نوع گچبری بیشتر از شیر و شکری است (حدودا نیم الی یک سانت). طبیعی است که نقوش گل و بُته برای گچبری برجسته مناسب بوده و نقوش هندسی برای تکنیک شیر و شکر مناسب بوده است.
گچبری زبره
دارای برجستگی بیشتر از گچبری برجسته بدون آن که ساییده و پرداخت شود، در این گچبری گوشهها نود درجه است که نمونهی آن در بالای مرقد حضرت معصومه (ع) در قم به کار رفته است.
گچبری برهشته
این گچبری بسیار برجستهتر است بهطوری که قسمتهای گچبری شده بسیار برآمده و بیرون زده است، نمونه بارز این گچبری در بالای محراب مسجد گلپایگان وجود دارد.
نکته: این چهار مدل گچبری که تا الان به آنها اشاره شد در شیوههای خراسانی، رازی و آذری کاربرد داشتهاند.
گچبری تخمه در آوری (الوان)
در این فرم در محل موردنظر چند قشر گچ که هر یک به رنگی هستند روی همدیگر به دیواره مالیده و با قلمهایی آنها را میتراشند، بعضی قسمتها را تا قشر دوم میتراشند برای این که قشر دوم که رنگ دیگری دارد دیده شود و بعضی قسمتها را تا قشر سوم یا چهارم میتراشند لذا این نوع گچبری یک سطح صاف با فرو رفتگیهایی به رنگهای مختلف به وجود میآید که دارای زیبایی خاصی است. بهترین نمونه آن در مدرسه فیضیهی قم در دربی که به طرف مرقد حضرت معصومه (س) باز میشود، به کار رفته است.
گچبری معرق گچی (گچ تراش)
این نوع گچ پیش ساخته از ترکیب گچ و رنگهای مختلف به دست میآید روش کار همانند کاشی معرق است در این تکنیک گچ را به رنگهای مختلف ساخته و سپس از هر رنگ شکلهای مورد نظر را به وجود میآورند و در قسمت مورد نظر نصب کرده و سپس پشت آنها را با دوغاب گچ پُر میکنند و یا این که قطعات گچ را بر روی زمین میچینند و طرح مورد نظر را به وجود میآورند که در این روش نیز پشت آنها را دوغاب ریخته و پس از خشک شدن در قسمت تعیین شده با گچ نصب میکنند. نمونههایی از آن در ایوان مقبره مسجد اردهال کاشان متعلق به زمان صفویه به صورت کتیبه به جای مانده است. همچنین در محراب مسجد میدان ساوه در قسمت قدیمی آن و در زیر گنبد به همین صورت به کار رفته است.
گچبری مشبک (توری)
اولین نمونه به دست آمده از این شیوه متعلق به داخل طاق نمای محراب مسجد جامع تبریز است که احتمالا مربوط به اواخر دورهی سلجوقیه بوده است. در قرن هشتم هجری بهترین و ظریفترین نمونهی این گچبری داخل طاقنمای محراب مسجد جامع ارومیه گچبری شده است. از آنجایی که این نوع گچبری بسیار مشکل و وقتگیر و مستلزم صبر و حوصله و دقت زیاد میباشد و ظرافت خاصی را میطلبد بنابراین هنرمندان گچبُر کمتر مبادرت به ساختن نمونههایی از این قبیل کردهاند. از طرف دیگر به علت ظرافت، شکننده بوده به همین دلیل نمونههای باقیمانده از آن بسیار نادر است. با توجه به نمونههای باقیمانده به نظر میرسد که شیوهی کار در این گچبری بدین صورت بوده که گچبر ابتدا لایهای از گچ را با فاصله حدودا 15 الی 25 سانتیمتر از زمینهی اصلی به وجود آورد و پس از این که گچ خود را گرفته به طرحاندازی نقش موردنظر پرداخته و در مرحلهی آخر زمینهی طرح را خالی کرده و بدین ترتیب طرح موردنظر را به صورت مشبک به وجود آورده است.
هنر گچبری در دوران اسلامی ایران
در نیمهی اول قرن هفتم میلادی، تاریخ شاهد بزرگترین تغییر در فرهنگ و تمدن ایران گردید. با ظهور اسلام و گسترش آن، تمدن پیشرفته ایران آن روز تحت تأثیر فرهنگ اسلام قرار گرفت و هنرها و صنایع در خدمت این دین به کار گرفته شدند به طوری که با ورود فرهنگ اسلام، روح تازهای در قالب این هنرها دمیده شد.
از آنجایی که اعراب دوران جاهلیت انواع بتها را در اشکال گوناگون پرستش مینمودند با ظهور اسلام که شعار آن یکتاپرستی بود و پرستش هر نوع بُتی را شرک میدانست تصویر نگارگری و مجسمهسازی که تا آن زمان در خدمت بتپرستی قرار داشت نیز به علت همنوایی با بُتپرستی مشمول این قاعده شد. علاوه بر این مسئلهای چون تحریم شبیهنگاری که آن را رقابتی با خالق میدانستند در این رابطه بیتأثیر نبود. با این حال آیات و احادیثی وجود داشت که به مسلمانان این اجازه را میداد که به تزئین مساجد خویش بپردازند و راه را برای هنرمندان مسلمان باز کرده بود.
به طور کلی هنرهای کاربردی در دوران اسلامی دو راه مشخص و مجزای از هم را طی نمودهاند یک راهی که به دربار ختم میشود و در این راه هنر در خدمت درباریان بود و از قید و بندهای مذهبی فارغ بوده است و راه دیگر راهی که به مذهب ختم شده و در این راه هنر در خدمت مذهب و آرمانهای مذهبی به کار گرفته شده است.
هنر گچبری دوران اسلامی از نظر نقوش و مضامین آنها نیز در این دو کانال قرار گرفته است. هنر گچبری درباری بدون استثنا از نظر نقوش و نگارهها و مضامین گچبری دنبالهرو هنر گچبری زمان ساسانیان بوده است اما در هنر گچبری مذهبی، هنرمند مسلمان با در نظر داشتن پرهیز از شرک و بتپرستی و شبیهنگاری، هنری میآفریند که در وهلهی اول رقابتی با خالق محسوب نشود و از این جهت ما میبینیم که نقش گل و بتههای طبیعی به صورت گل و بتههای اسلیمی درآورده است و با این که هنرمند به کتیبهنگاری آیات قرآنی روی میآورد که نه تنها با توحید منافاتی ندارد بلکه در خدمت توحید و آرمانهای آن است. معجزهی اسلام که همان کلام الهی است و به صورت خط برای مردم تمام اعصار و قرون آشکار گردیده را برای هنر گچبری انتخاب میکند و در حقیقت به هنر گچبری ارزش و قداستی معنوی میبخشد.
با این حال گچبری دوران اسلام استمرار گچبری دوران ساسانی است. هنر گچبری دوران اسلامی چه از نظر تکنیکی و نحوهی ساخت و اجرا چه از نظر نقوش و نگارههای گچبری بر هنر گچبری دوران ساسانی متکی است. طرحهایی چون پرنده، خوشه انگور و برگ تاک طرحهایی هستند که در گچبریهای دوران اسلامی نیز به کار رفتهاند با این تفاوت که این نقوش فاقد سادگی دوران قبل هستند و از حالت طبیعیگرایی دوران ساسانی خارج شده و به اصطلاح استلیزه (برساو) شدهاند. همچنین پرکارتر، پیچیدهتر و مفصلتر از قبل هستند ولی همیشه نقوش اسلیمی، کاجی شکلها و بوتههای کوچک و بزرگ که قبلا مورد استفاده بوده، به کار رفته است.
برگچههای سه لبی انتهای حروف کتیبهی کوفی و رشتههای مروارید و اشکال تزئینی که در گچبریهای مسجد جامع نائین به کار رفتهاند، نشان میدهد که گچکاران و طراحان گچبری مسجد نائین به سنتهای قبل توجه داشتهاند و آنها را استمرار دادهاند؛ در حقیقت نقشهای اسلیمی مسجد ایرانی همان پیچکهای ساسانی است.
گچبریهای نیشابور مطالب جالب توجهی را دربارهی بقای اسلوب ترسیم اشکال حیوانی در صنایع اسلامی آشکار میسازد، در انتهای بعضی از انشعابات شکل سر پرنده دیده میشود که برگ نخل به منقار دارند. این طرحها در ظروف نقرهی دوره ساسانی به کار میرفت. از اشکال تزئینی دیگری که صنایع دوره عباسی از اسلوب ایرانی گرفته، شکل روبانهای ساسانی است که در تزئینات سامره و نیشابور به شکلهای مثلث شکل گل نیلوفر آبی که به اشکال پرندگان و برگ نخل وصل شده، تبدیل یافته است.
مضامین گچبری دوران اسلامی
همانطور که اشاره شد، علاوه بر مضامینی که در تزئینات گچبری دوره ساسانی معمول بود و در دوران اسلامی اکثرا در بنای کاخهای خلفا، حکام و سلاطین کاربرد داشتهاند و مضامین جدیدی تحت تأثیر فرهنگ اسلام به موضوعات گچبری اشاره گردید این مضامین همان نقوش اسلیمی و کتیبههای کوفی هستند، نقوشی اسلیمی سابقه در نقوش گچبری دوران ساسانی دارند و نقوش اسلیمی دوران اسلامی ارتباط غیرمستقیم و به احتمال قوی بر اثر منع شبیه نگاری که آن را رقابتی با خالق میدانسته، حاصل شدهاند و شاید تحت تأثیر این ایده است که اثر آذینهای گچبری قرنهای سوم و چهارم هجری را طرحهای هندسی و مضامین گیاهی و نباتی تشکیل میدهد که کاملا برساو (استلیزه) شدهاند. این نقوش هم در کل و هم در جزئیات تکرار گردیدهاند.
یافتههای موزه متروپولیتن از حفریات نیشابور و گچبریهای مسجد عتیق شیراز و مسجد جامع نائین و حفریات ری شواهد گویایی از قرن سوم تا پنجم هجری این گچبریها هستند. مضامین نقوش گچبری دوران اسلامی را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود.
نقوش هندسی
در قرون اولیه هجری سهم عمده نقوش تزئینی را طرحهای هندسی مانند اختر چلیپا، خطوط مستقیم، صلیب شکسته و دوایر و رشتههای مروارید، حلقه شکل، چندضلعیها، گرهسازیها و آژده کاریها تشکیل میدهد.
نقوش اسلیمی
هنر شناسان این نقوش را برگرفته از مظاهر طبیعت مانند گل و بتهها و شاخ و برگ درختان و میوههایی مانند گلابی، انار و غیره میدانند که برای پرهیز از شبیهسازی و شبیهنگاری (رقابت با خالق) آنها را برساو (استلیزه) کردهاند. نقوش اسلیمی متداول در گچبریهای اسلامی را اکثرا نقوشی چون اسلیمیهای دهن اژدری، شاخ و برگ درخت تاک (مو) و خوشههای انگور، برگ گل، گلدان و بوتهها، برگهای مدور، برگ نخل، میوه کاج، گلابی و انار تشکیل میدهد.
نقوش حیوانی و پرندگان
از نقوش حیواناتی چون اسب، اژدها با دم طاووس و اردک؛ سیمرغ و غیره استفاده میشد. قابل ذکر است که در گچبریهای دوران اسلامی از نقوش حیوانی، پرندگان و انسانی کمتر استفاده شده است.
کتیبهها
درست از قرن چهارم هجری یکی از موضوعات گچبری ایرانی را کتبیههای کوفی تزئینی تشکیل میدهد. همانطور که ذکر شد به علت اهمیت ویژهای که در اسلام به هنر خوشنویسی داده شده است این هنر به زودی جایگاه ویژهای در تزئینات گچبری پیدا کرد، کتیبههای گچبری نیز خطوط نوشتاری کتابها و سیر تحولی و تکاملی خود را طی نموده است. خطوط زیبایی مانند خط کوفی گلدار، خط کوفی گل و برگدار، کوفی مشجر، خط نسخ، خط ثلث و خط نستعلیق، خط کوفی بنایی، خط کوفی معقد از جمله خطوطی هستند که در کتبیههای گچبری کاربرد داشتهاند.
نقوش انسانی
این نقوش در صحنههای درباریان، رزم و بزم و غیره گچبری شدهاند. علاوه بر موضوعات نقوش گچبری مذکور باید از موضوعات دیگری چون مناظر شکار و صحنهی دربار، شاهزادگان و اعیان و اشراف نام برد.
شیوههای گچبری در معماری اسلامی ایران
شیوه خراسانی
این شیوه از صدر اسلام شروع و تا اواسط قرن چهارم و در بعضی جاها تا قرن پنجم هجری ادامه داشته است. این شیوه شامل دورههای عباسی، سامانی، غزنوی، طاهری و صفاری بوده است.
از ویژگیهای این شیوه سادگی و پرهیز از بیهودگی است. گچبری در این شیوه با طرحی آرام و با برجستگی کم آمیخته و با رنگ همراه است که در بعضی از جاها به صورت گچبری موسوم به شیر و شکر کار شده است. نمونهای از این شیوه در مسجد قهرج و تاریخانهی دامغان و نیشابور به کار رفته است.
شیوه رازی
این شیوه از قرن چهارم هجری شروع شده و تا حملهی مغول ادامه داشته است و نامهای مختلفی مانند آلبویه، آل زیار، سلجوقی، اتابکی، خوارزمشاهی به آن داده شده است. در این شیوه از تکنیک برجسته و برهشته گچبری استفاده شده است. نقوش در اوایل این دوره ساده و تکراری هستند و در اواخر این دوره (قرن ششم) گچبریها از نقوش و خطوط متنوع تشکیل شده است و کتیبه نگاری سهم عمدهای را در میان موضوعات گچبری به خود اختصاص داده است.
بیشتر نقوش و تزئینات گچبری این شیوه را طرحهای هندسی و مضامین گیاهی برساو شده (استلیزه) و نقوش اسلیمی کتیبههای گچبری و نقوش انسانی و حیوانی تشکیل داده است. زمینهی نقوش گچبری را با رنگها لاجوردی، فیروزهای، زرد، قرمز و قهوهای رنگآمیزی کردهاند. در قرن چهارم هجری آژده کاری بر روی موتیفهای گچبری یکی از عوامل تزئینی گچبری است که در دورههای بعد استمرار یافته و تکامل پیدا کرده است. این آژده کاریها در اشکال مختلف مانند شکلهای هندسی به شکل لانه زنبوریها، لوزیها، مثلثها، چندضلعیها، سوزنیها و غیره ظاهر شدهاند.
در گچبریهای مسجد جامع نائین و گچبریهای مکشوفه از نیشابور از روش تکرار طرحها و نقوش و نگارهها استفاده شده است و همین روش باعث شده که نقوش از تنوع کمتری برخوردار بوده و در عین گستردگی، پیچیدگی و ابهامی نداشته باشند.
در اواخر این دوران (قرن ششم هجری) به علت پیشرفت تکنیکهای گچبری، گچبرها موفق به ابداع نقوش گچبری مطبق (چند طبقه)، گچبری در هم پیچیده و گچبری مجوف (توخالی) شدند، مانند گچبریهای محراب مسجد اشترجان و گچبریهای بقعه پیربکران اصفهان، گچبریهای بقعه سبزپوش و محراب مسجد تبریز و اردستان و زواره و مدرسه حیدریه قزوین و گنبد علویان همدان.
شیوهی آذری
این شیوه تکامل یافته شیوهی رازی است بعد از حملهی مغول شروع و تا قرن دهم هجری (تا روی کار آمدن صفویه) استمرار داشته است. به طور کلی در شیوهی آذری از تکنیک گچبری برجسته و برهشته استفاده شده و نقوش گچبری در این دوران ظرافت بیشتر پیدا کردهاند. از خطوط و کتیبههای گچبری تا حد امکان در تزئینات گچبری استفاده شده است در این شیوه خط مضاعف یکی از عوامل تزئینی است که مهارت گچبرها را در کار خویش نشان میدهد، آنها به راحتی دو خط کوفی و ثلث را در کنار هم در دو سطر ترکیب نمودهاند.
در شیوههای خراسان و رازی استعمال گچ برای روکش بنا (پوشش قسمت داخلی) نسبتا مرسوم و متداول بود، این نوع روکاری در شیوه آذری در دوره ایلخانی به درجهی کمال رسید. در بعضی ساختمانها سطح داخلی بنا با یک ورقه گج سفید سخت پوشانیده شده، در حالی که در بعضی ابنیه فقط قسمتهای معینی سفید کاری شده است.
پروفسور پوپ قرن هشتم هجری را که با سلطنت ایلخانان مغول مقارن است، عهد گچ با قرن گچ نامیده است زیرا معتقد است که در تزئینات باقیمانده از این دوره همه جا غلبه با گچ است و هنرمندان این دوره در مساجد و بقاع و آثار دیگر برجای مانده از آن زمان با گچ آثار بدیع و دلپذیری خلق کردهاند که موجب اعجاب و تحسین است و شهر اصفهان بهترین آثار گچبری این دوره را در بردارد.
در این دوره آژده کاری بر روی موتیفهای گچبری همچنانی یکی از عوامل تزئینی است. در این شیوه علاوه بر تکنیکهای تزئیناتی شیوه رازی گچبری با طرح آجرکاری دورغین متداول شده است. روش کار در این تکنیک بدین صورت است که ابتدا یک قشر گچ روی دیوارهای آجری که هیچگونه دقتی در نازککاری و یا در نحوه آجر چینی آن لحاظ نگردیده، میکشند و سپس روی آن قشر گچی را با طرحهایی به شکل آجر تزئین میکنند. از جمله ابنیهای که از این روش برای تزئین آن استفاده گردیده، گنبد سلطانیه است.
قابل ذکر است که گچبریهای بقعه و محراب پیر بکران همزمان با ساخت و تزئینات گچبری مسجد اولجایتو میباشد و هر دو در دوران حکومت یک سلطان با یک شیوهی گچبری (آذری) ساخته شده اما تفاوت فاحشی در این دو گچبری به چشم میخورد. محراب اولجایتو خشک، بی روح و تجملی ساخته شده است و لی محراب و دیگر گچبریهای بقعه پیربکران در کمال سادگی و خلوص ساخته شده است که منشأ آن ایمان مذهبی بوده است.
شیوه اصفهانی
این شیوه کمی بیشتر از صفویه از زمان قراقوبونلوها شروع و تا اواخر قاجار ادامه مییابد. از این شیوه با عنوانهای سبک صفوی، افشاری، زندی و قاجاری نام برده شده است. در این شیوه با وجود رواج کامل تزئینات دیگر همچون کاشی معرق و هفت رنگ و آینهکاری و گچبری همچنان مقام خود را حفظ کرده است.
به نقل از پروفسور پوپ: هنر گچبری در عصر صفویه مانند سایر هنرها در این عصر نیز تجلی مخصوص داشت که کاخهای پادشاهان، منازل وزرا و مدارس و مقبرههای این دوره با صنعت گچبری آراسته شده است. از ویژگیهای غالب در هنر گچبری شیوه اصفهانی میتوان مقرنسهای گچی و معرق گچی (گچتراش) نام برد. هر چند مقرنسسازی قبلا متداول شده بود ولی کاربرد گسترده آن به این دوران تعلق دارد. معرق گچی و گچبری الوان نیز در این دوران متداول شده است. از نمونههای بینظیر آن میتوان از گچبریهای زیر گنبد و محراب میدان مسجد ساوه که با معرقهای گچی بسیار زیبای ساخته شدهاند، نام برد.
یکی دیگر از ویژگیهای گچبری این دوران گچبریهای مجوف است که به اشکال جام و صراحی و یا آلات موسیقی و غیره گچبری شدهاند. نمونههای بسیار زیبایی از این گچبریها در عمارت عالیقاپو اصفهان و بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در اردبیل به کار رفته است که با انواع رنگهای زیبا مزین شده است.
نقش رنگ در گچبریها
رنگ در قرون متمادی اسلامی نقش تعیین کنندهای در تزئینات گچبری داشته است با توجه به یافتههای باستان شناسان میتوان گفت که از نخستین قرون اسلامی، اولین گچبریهای رنگ آمیزی شدهاند مانند گچبریهای مسجد قهرج که با رنگ اخرا رنگآمیزی شده است و با گچبریهای به دست آمده از نیشابور که با انواع رنگها مزین بودهاند. در قرنهای پنجم و ششم هجری زمینهی نقوش و یا کتیبهها را معمولا رنگآمیزی میکردهاند که معمولا رنگهای لاجوردی و فیروزهای کاربرد بیشتری داشته است. از دوره ایلخانی به بعد رنگآمیزی گچبریها موارد استعمال بیشتری پیدا کرده و روی اکثر سطوح گچی مسطح را با نقشهای مختلف هندسی و اسلیمی و یا کتیبهها رنگآمیزی کردهاند.
منابع: کتاب معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، کتاب نگاهی بر هنر ساسانی در هنر اسلامی، کتاب شیوههای معماری ایران، کتاب هنر ایران در دورههای پارتی و سامانی، کتاب گچبری دوران سامانی و تأثیر آن در هنرهای اسلامی.
تهیه و گردآورری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
دیدگاه (9)