- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label صنایع دستی
- favorite 74 لایک
- remove_red_eye 37425 بازدید
- comment 24 دیدگاه
صنایعدستی جايگاه ویژهای در ميراث فرهنگی هر ملتی دارد. تنوع آثار صنایعدستی، گذشته از آن که ذوق، تفکر و خلاقيت يک ملت را نشان میدهد، نسبت به موقعيت جغرافيايی هر منطقه نيز متفاوت است. در کشور پهناور ايران به دليل تنوع آب و هوايی و ویژگیهای جغرافيايی گوناگون صنایعدستی در شکلها و رنگهای زيبا و چشمنواز با کاربردهای متفاوت به وجود آمده است.اگر چه در ابتدا صنایعدستی برای برطرف کردن نيازهای اوليه انسان پديد آمد اما به مرور ذهن خلاق مردمان، باورها، اعتقادات و آداب و رسوم خود دستمایهای برای بالا بردن کيفيت و هدف آنها شد. همين باعث شد که آموزههای گوهرباری از اين هنر تراوش کند.
تمرکز اصلی فروشگاه اینترنتی پرنون بر روی معرفی و فروش انواع صنایع دستی ایران زمین به شما عزیزان میباشد، از اینرو در این مقاله سعی شده به طور کامل مفهوم صنایع دستی و انواع آن بیان شود و یک تحقیق دربارهی صنایعدستی به صورت مختصر و مفید برای علاقهمندان و محققین به این حوزه گردآوری شده است پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید و از اطلاعات ارائه شده در مورد انواع صنایعدستی بهره ببرید.
تعریف صنایع دستی
صنایع دستی یا کاردستی نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته میشود. معمولا این کلمه به روشهای سنتی ساختن کالاها اطلاق میگردد. استادکاری مخصوص هر یک از این موارد مهمترین ملاک است. چنین چیزهایی اغلب از لحاظ فرهنگی یا مذهبی فوقالعاده هستند. لوازمی که به صورت تولید انبوه یا با ماشین آلات مختلف ساخته میشوند جز صنایع دستی نیستند.آنچه مقولهی صنایع دستی را از هنرکاردستی متمایز میسازد، هدف از ساخته آنها است. صنایع دستی لوازمی هستند که قرار است مورد استفاده قرار گرفته و کهنه، پوسیده شوند. موارد استفاده از آنها بیش از یک تزئین ساده است. صنایع دستی اغلب کارهای فرهنگی و رسومیتری تلقی میشوند زیرا به عنوان بخشی از ملزومات زندگی روزمره مطرح هستند.
درحالی که هنر و کاردستی بیشتر یک فعالیت سرگرمی گونه و یک ارائه بی نقص از یک تکنیک خلاقیت است. از جنبههای عملی انواع مختلف صنایع دستی به دلیل شباهت مورد استفاده همپوشانی زیادی دارند. با توجه به اهمیت و ارزش آن 10ژوئن را بهعنوان روز جهانی صنایع دستی اعلام کردهاند و در ایران سازمان میراث فرهنگی متولی این بخش (صنایع دستی) میباشد. برخی از صنایع دستی معروف ایرانی: گلیم، فرش، گبه، قلمزنی، شیشهگری، منبت کاری، میناکاری، سفال، چوب، خاتمکاری، ملیله دوزی و … میباشد.
صنایعدستی که هم میتواند، حالت کارگاهی و هم حالت خانگی داشته باشد، همانند صنایع کوچک قابلیت استقرار در شهر و روستا را دارد. بدون نیاز به فناوری پیشرفته، بیشتر متکی به تخصصهای بومی و سنتی است و قسمت اعظم مواد اولیه مصرفی آن در داخل کشور قابل تهیه است.
افزون بر این، صنایعدستی هر دو ویژگی مصرفی و هنری را داشته، برخوردار از بینش؛ ذوق، اندیشه و فرهنگ تولیدکننده نیز هست و در مجموع آن را یک «هنر-صنعت» نامیدهاند.
از مجموع تعاریف صنایعدستی، به نظر میرسد تعریف زیر که توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایعدستی ایران ارائه گردیده، دقیقتر و جامعتر باشد چرا که با وضعیت فعلی این صنعت و هنر ارزنده انطباق بیشتری دارد.
صنایعدستی یا هنرهای دستی به مجموعهای از هنرها و صنایع اطلاق میشود که بهطور عمده با استفاده از مواد اولیهی بومی ساخته میشود و قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزاری ساخته میشود که در هر واجد آن ذوق هنری و خلاقیت کری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عالم، وجه تمایز اصلی اینگونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است. این صنعت بدون استفاده از ماشین ایجاد میگردد و عمدتا دست در آن دخیل است. صنعت دستی هر قوم گوشهای از هویت آنها را در گذشته تاریخیاش بیان میکند.
با توجه به تعریف فوق و سایر تعاریفی که برای صنایعدستی ارائه شده، میتوان ویژگیهای زیر را برای صنایعدستی نام برد:
- قسمتی از مراحل اساسی تولید، توسط دست انجام میشود؛ برای تولید هر یک از فرآوردههای دستی مراحل متعددی طی میشود ولی انجام کلیهی این مراحل بهوسیلهی دست و ابزار و وسایل دستی الزامی نبوده و چنانچه تنها قسمتی از مراحل اساسی تولید به این طریق انجام شود، محصول تولید شده با توجه به مواردی که در تعریف ذکر شد، صنایعدستی محسوب میگردد.
- حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساختهشده و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرحهای مختلف در مرحلهی ساخت اینگونه فرآوردهها.
- تأمین قسمت عمده مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی.
- داشتن بار فرهنگی (استفاده از طرحهای اصیل بومی و سنتی).
- عدم همانندی و تشابه فرآوردههای تولیدی با یکدیگر.
- عدم نیاز به سرمایهگذاری زیاد در مقایسه با سایر رشتههای صنعت.
- دارا بودن ارزش افزودهی زیاد در مقایسه با صنایع دیگر.
- قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف (شهر، روستا و حتی در جوامع عشایری).
- قابلیت انتقال تجربیات، رموز و فنون تولیدی، سینه به سینه و یا مطابق روش استاد و شاگردی.
دست ساختههای اولیه بشر در اصل برای پاسخگویی به نیازهای زیستی، آئینی و روزمره او ابداع شده است سپس با بهره گیری از اندیشه و تجربه به تدریج مراحل تغییر و تکامل خود را در مسیر تاریخ پیموده است. در عین حال، در روند رشد و بالندگی، جنبههایی از نیازهای معنوی شامل باورها، اعتقادات و آداب و رسوم را نیز به آن افزوده شده بهطوری که میتوان این محصولات را به عنوان آفرینشهای هنری در تمدنهای گوناگون نیز به شمار آورد و این خود بیانگر پیشرفت و هویت هر ملیت یا قوم است. آفرینشهای هنری در شکلها و انواع مختلف پدید آمده است که عبارتند از: هنرهای ادبی (نظم، نظر، داستان، ...)، هنرهای موسیقی(سنتی، نوگرا و ...)، هنرهای نمایشی (تئاتر و سینما)، هنرهای کاربردی (معماری، عکاسی، طراحی صنعتی، طراحی لباس، ...) و هنرهای زیبا (نقاشی، پیکرهسازی، ...).
شکل 1: انواع آفرینشهای هنری
در ایران، صنایع دستی با توجه به شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و نیازهای مادی و معنوی اقوام مختلف ایرانی پدید آمده و جلوههای گوناگونی به خود گرفته است. هنرمند ایرانی در ایجاد و ابداع اثر هنری به خاطرات قومی، باورهای دینی و طبیعت بکر و چشماندازهای زیبای اطراف، توجه کرده و از آنها بهعنوان دست مایهای برای کارهای خود بهره جسته است. در آفرینشهای هنری هرچه جنبهی زیبایی شناختی و مبانی نظری آن قویتر و غنیتر باشد به هنرهای زیبا نزدیکتر میشود و اگر ابداع اثر بر محور کاربرد و عملکرد استوار شود در گروه هنرهای کاربردی قرار میگیرد. پس میتوان گفت: صنایع دستی از جمله آثاری است که هر دو جنبه زیبایی و کاربردی را در بر میگیرد. اگر در این آثار جنبهی زیبایی آن بیشتر شود نام صنایع مستظرفه ( صنایع مستظرفه عبارت است از آثاری که نقش و نگار با تاکید بر تزئینی بودن اثر در نهایت ظرافت و دقت بر آنها اجرا میشود) را به خود میگیرد، مانند: طراحی، نقاشی، تذهیب، تشعیر، نگارگری و ...، و هرچه بعد کاربردی آن گسترش یابد بهعنوان حرفه و پیشه شناخته میشود، مانند: ابزارسازی، چاقوسازی و .... میباشد.
شکل 2: جایگاه صنایع دستی در انواع هنرها
تحقیق در مورد صنایعدستی
اگر شما به عنوان دانشآموز یا دانشجوی هنر و صنایعدستی در اینترنت به دنبال تحقیق درباره صنایعدستی هستید و دغدغه این را دارید که بهترین و کاملترین تحقیق در مورد صنایعدستی را به معلم یا استاد خود تحویل بدهید که از تمام زوایا کامل باشد در این مطلب به طور اختصاصی به معرفی صنایعدستی مناطق مختلف ایران پرداخته شده است.
با توجه به این فروشگاه پرنون به طور تخصصی در زمینه صنایعدستی فعالیت دارد در این مطلب ما به طور کلی انواع صنایعدستی در ایران را معرفی کردهایم و در مطالب دیگر با جزئیات بیشتر به معرفی هر رشته و هنر از صنایعدستی ایران پرداختهایم که در صورت تمایل به مطالعه دیگر مطالب در زمینهی صنایعدستی میتوانید به صفحه وبلاگ مراجعه کنید.
انواع صنایعدستی
با توجه به این که صنایعدستی ایران بسیار گسترده و در هر منطقه از ایران صنایعدستی متفاوتی یافت میشود و از آنجا که فروشگاه اینترنتی پرنون به طور تخصصی در زمینه معرفی و خرید و فروش صنایعدستی شهرهای مختلف ایران فعالیت دارد در این بخش قصد داریم انواع صنایعدستی ایران را به صورت کلی معرفی کنیم و افرادی که در تحقیق صنایعدستی به دنبال مطلبی کامل در مورد انواع صنایعدستی هستند در این بخش سعی شده است مهمترین و شناختهشدهترین صنایعدستی کشور ایران را به همراه توضیحات کامل ارائه دهیم.
آثار طراحی و نقاشی سنتی
آثار به دست آمده از طرحها و نقشهای خيالی و طبيعی زمینهساز طراحی سنتی، نگارگری، تذهيب، تشعير، گل و مرغ و خيالی سازی (نقاشی قهوهخانهای) میباشد. اين آثار با سابقه طولانی در تاريخ و تمدن ايران به حدود ده هزار سال پيش در غارها و صخره نگاریهای لرستان، دیوارنگاریها و نقشپردازی بر سفالینهها و آثار مختلف تا به امروز بازمیگردد که خود دارای طرح، رنگ و نقش خاص خود، رنگ و نقش خاص خود هستند و به روشهای متفاوت اجرا شدهاند. آنچه امروزه شکل کلی و نهایی خود را به دست آورده، میتوان به گونههای متفاوت مشاهده کرد.
طراحی سنتی
طراحی انواع نقش و نگارهای خيالی بهصورت خطی برای بهکارگیری در انواع صنایعدستی که از تنوع بسيار بالايی برخوردار است را طراحی سنتی میگويند. استادان و هنرمندان زبردست سنتی برای نقش اندازی بر روی دست ساختههای خود ابتدا طرحهای زيبايی به تناسب موضوع و نوع کار، طراحی میکردند. سپس آنها را بر روی کار خویش منتقل کرده و در نهايت رنگآمیزی میکردند. جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به صفحه طراحی سنتی مراجعه نمایید.
تذهيب
تذهيب به معنی زراندود کردن و طلاکاری است که با نقوش منظم هندسی و گردان همراه با خطوط نازک مشکی و آب طلا تزيين شده و رنگهای متنوع ديگر نيز در آن به کار میرود. اين رنگها معمولا از شنگرف، لاجورد، سفيد آب، زنگار، زعفران و ... میباشد. کاربرد هنر تذهيب به دوران قبل از اسلام برمیگردد و «زرنگاری» در کتابهای مانويان انجام میشده است.
پس از ظهور اسلام، ايرانيان در تزيين و آراستن کتابهای قرآن کوشيدند. در قرون اوليه اسلامی سنت مانويان را ادامه دادند ولی به تدريج آن را به مراحل کمال رساندند. در ابتدا تذهيب به منظور تعيين سر سورهها و تفکيک آيات و جزءها به کار گرفته شد و غالباً در صفحات آغازین و پایانی کتاب مورد استفاده قرار میگرفت. سپس در دوره سلجوقی سرلوح، سر سورهها و حاشيهها هم تذهيب شد. پس از اسلام آوردن حکام مغول، خوشنويسی و تذهيب دوباره جان گرفت و شامل آرايش ميان سطرها و طلا اندازی شد. در عصر تيموری رشد قابلتوجهی کرد.
تشعير
در اين هنر نقوش گياهی و تصاويری از جانوران و نقشهای انسانی در حاشيه نسخ خطی يا مرقعات با تکرنگ قلمگیری میشود که بيشتر با طلا يا رنگ سفيد بر روی زمينهی نخودی و يا تيره مانند مشکی و لاجوردی مشاهده میشود. رنگهای محدود به وسيله حرکات قلممو از خصوصيات بارز تشعير و تفاوت آن با تذهيب است. تشعير در عصر تيموری و صفوی به اوج خود رسيد. بسياری از نسخههای خطی دوره صفويه دارای حاشيه بزرگی است که مناظر طبيعی و اشکال انسانی و حيوانی بر آن نقش شده است، رنگ طلايی و در بعضی موارد رنگ نقرهای بر آن حاکم است.
نگارگری
اين هنر شامل طراحی، رنگآمیزی، پرداز و قلمگیری انواع طرحها و نقوش سنتی با موضوعات مختلف است که برای ايجاد نگارههای مستقل و يا کاربرد در کتابآرایی و ديوارنگاری استفاده میشود. هنر نگارگری ايرانی، جهان اسرارآميزی دارد که با نقاشیهای واقعگرای غربی بسيار متفاوت است. هیچگاه هنرمند به تقليد از طبيعت نپرداخته و حقيقت را بدون سایهروشن، حجمپردازی، عمقنمایی و شخصیتپردازی کشف کرده و ارائه نموده است. اين نگارهها و نقاشیها جزئيات خارقالعادهای را به نمايش میگذارد که آدمی را به تحسين وامیدارد. با قلمگیری و رنگهای تخت و درخشان، وفاداری به دو بعد، پرده از حقيقت پنهان برمیدارد و در پس ظاهر تابناک خود، جاودانه بودن را خلق میکند؛ زيرا نور را مطلق میبیند.
در اين جهان رمزآلود، آسمان طلايی، گل و شکوفه، درختان پر از پرندگان، بناهای رنگارنگ، اشيای مجلل، چشماندازهای خیالانگیز، تخته سنگهای مرجانی، آدمهای کوچک با لباسهای پرنقش و نگار با دقتی خارقالعاده بر سطحی کوچک ظاهر میشوند. نگارگر جهان عارفانه خود را میآفریند. فضايی که پيوند آن با عالم ملکوت بيش از توجه به حواس ظاهری اهميت دارد. نگارگری ايرانی در نقش تصويرسازی و اعتباربخشی به متن از اوايل کتابت با آن همراه بوده است و در نخستين نگاه میتوان بازتاب ادبيات فارسی را در آن مشاهده کرد. البته متون علمی و تاریخی بسیاری نیز نگارگری شدهاند، ولی آنچه بيشتر قابلتوجه نگارگران بوده، متون شعری است و از ميان آنها شاهنامه فردوسی يشتر از همه موردتوجه و هنرنمايی هنرمندان نگارگر و صفحهآرا بوده است. جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره نگارگری و انواع آن به مطلب هنر نگارگری مراجعه کنید.
گل و مرغ
آنچه به عنوان گل و مرغ شهرت يافته طراحی، رنگآمیزی، ساختوساز انواع طرحها، نقوش گياهی و پرندگان در حالتهای مختلف است که برای ايجاد نگارههای مستقل يا کاربرد در جلدها و قلمدانها به کار میرود.
خيالی سازی (نقاشی قهوهخانهای)
نقاشی قهوهخانهای به صورت نقاشیهای روی پردههای بزرگ يا ديوارنگاری با مضامين مذهبی يا حماسی انجام میپذیرد که با بهرهگیری از داستانهای عامهپسند و قومی از جمله حماسهها، افسانهها، وقايع و روایتهای مذهبی ساخته و پرداخته شده است. در اين هنر گاهی وقايع مختلف در زمانهای متفاوت در کنار يکديگر تصوير میشوند که از آن جمله میتوان به واقعه کربلا، هفت خوان رستم و ... اشاره کرد و گاهی يک داستان حماسی يا افسانهای، خيالی سازی میشود که بيشتر در مکانهای عمومی از جمله تکايا، قهوهخانهها و غيره به کار برده میشود.
در کنار اين هنر، شغل پردهخوانی رواج يافت که در آن پردهخوان وقايع نقاشی شده را به زبان شعر و لحنی زيبا و جذاب برای کسانی که در آن مکان (تکيه، قهوهخانه، روستا و … ) گرد هم آمده بودند، بازگو میکرد. آيين جوانمردی رشادتها و از خودگذشتگی برای دين و ديگر ویژگیهای پسنديده به وسيله آنها بين مردم رواج مییافت و سینهبهسینه نقل میشد. هماکنون نيز در برخی از قهوهخانهها و تکايای شهرهای گوناگون اين کار ادامه دارد. همچنين در روستاها پردهخوانان سيار با پردههای نقاشی شده متحرک به مناسبتهای مختلف در حال حکايت و نقالی هستند.
صنایع دستی سنگی
پيشينه آثار سنگی به ظهور سکونتگاهها و مراکز اجتماعی اوليه در دوران عصر سنگ باز میگردد و شامل شکل دادن و نقشپردازی سنگ به روشهای برش، تراش، خراش و شیوههای تلفيقی به منظور ساخت و تزيين اشياء با ابزارهای مختلف میشود. اين هنر در طول دوران تکاملی خود در ادوار تاريخی با انواع روشهای رايج شکل گرفته که امروزه نيز کاربرد دارند.
جواهرتراشی، خراطی، نقش بـرجسته به روش تـراش سنگ، مـعرق و مشبک به روش بـرش، حکـاکی روی سنگ به روش خراش و ديگر آثار مانند مجسمههای سنگی و ديگر آثار مانند مجسمههای سنگی به روشهای تلفيقی ساخته میشوند که در مطلب هنر سنگتراشی و حجاری سنتی به طور کامل این روشها توضیح داده شده است. آثار هنری سنگی کاربردهای فراوانی دارد. برخی از اين آثار در زيورآلات، برخی در تزيين بناهای مذهبی، تاريخی و مهم، تعدادی در ساخت ظروف سنگی و …به کار میروند.
صنایع دستی سفال و سرامیک
سفالگری را شايد بتوان يکی از قدیمیترین روشهایی دانست که بشر توانسته به کمک آن نيازهای خود را تأمين سازد. بر اساس یافتههای باستانشناسان به نظر میرسد زادگاه اين هنر سرزمين ايران است و نمونههای اوليه به دست آمده متعلق به حدود ده هزار سال قبل است. به دنبال ساخت و تکميل چرخهای سفالگری از حدود هزاره چهارم ق.م شاهد تحول ديگری در اين حرفهوفن هستيم که در جهت تهيه لعاب و انواع تزيين ظروف نيز اقدامات جدیتری انجام پذيرفت.
به طور کلی در سفال از خاک رس با ترکیبهای مختلف استفاده میشود. لعاب نيز که عامل اصلی بالا بردن مقاومت ظروف سفالين و زيباتر شدن آن است در انواع گوناگون شفاف، کدر و مات مورد استفاده قرار میگیرد. سفال در دوره پيش از اسلام همچنان روند تکاملی خود را به آهستگی کرد و در دوران اسلامی مورد توجه بيشتری (نسبت به فن فلزکاری) قرار گرفت و در مراکزی از جمله ری و نيشابور به تحولاتی شگرف دست يافت. در سدههای پنجم و ششم هجری ظروف لعابی سفيد رنگ، لعابدار تک رنگ، ظروف با نقش قالبی، ظروف طلايی يا زرين فام و ظروف مينايی ساخته شد. در سدههای هفتم و هشتم هجری ساخت نوعی کاشی به نام کاشی معرق آغاز و زینتبخش اماکن متبرکه شد.
در دوره اسلامی بهطورکلی علاوه بر ساخت انواع ظروف با لعابهای گوناگون، کاشیهای مختلفی با نقوش مختلف از جمله درخت، گل، گياه و جانوران و انواع خط کوفی رواج يافت. همچنين ساخت و استفاده از کاشیهای هفترنگ، معرق و بنايی نيز گسترش يافت که در تزيين بناهای مذهبی و تاريخی باکار گرفته شد. از حدود سده ١٢هـ. بهتدریج از رونق سفالگری کاسته شد اما امروزه با روشهای نوين شاهد رواج رونق سفالگری در بسیاری از مناطق ايران هستيم.
آثار بافت و نساجی
همانطور که در مطلب هنر بافندگی و نساجی سنتی اشاره کردیم، سابقه دستبافی در ايران به هزارههای قبل از ميلاد بازمیگردد. نخستين نشانهای که از وجود منسوجات در ايران موجود است در شوش به دست آمده است. آثار بافندگی به صورت انواع پارچه (مخمل دوزی، ترمه، کرباس، جاجيم و ...)، انواع فرش ( قالی، گبه، گليم، زيلو و نمد) و انواع حصير بافته میشود. اجزای اصلی در بافت شامل تار و پود، گره يا پُرز میباشد که به کمک ابزار و امکانات ديگر با يکديگر درگير شده و در هم بافته میشود و تنها نمد است که از هم تنيدن الياف پشم به وجود میآید.
برخی از دستبافتها به صورت داری و برخی ديگر به صورت دستی بافته میشوند. روش دستی مانند انواع پوشاک، کلاه، بالاپوش و پایپوش و ... است و روش داری مانند انواع قالی و گليم است. همچنين گليم دارای انواعی است که بسته به نوع پودگذاری آن گاهی بهصورت يک رو و گاه بهصورت دورو مشاهده میشود که در صفحه مربوط به گلیمبافی به معرفی انواع گلیم، وسایل مورد نیاز و تاریخچه گلیم بافی به طور جامع پرداختهایم.
قدیمیترین قالی ايرانی شناخته شده به حدود ٢٥٠٠سال پيش برمیگردد که به قالی پازيريک شهرت دارد. اين قالی از نواحی جنوبی سيبری به دست آمده است. بنا به نظر هنرشناسان و نوع طرحها و نقشهای بهکاررفته در اين قالی، اين بافته متعلق به دوره هخامنشی است و توسط شاهزادگان «سکايی» به فرمانروای پازيريک هديه شده است. قالی پازيريک تا به امروز قدیمیترین قالی شناخته شده در جهان است.
قالی در ايران در دوره پس از هخامنشيان نيز همچنان از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. از جمله فرش معروف به بهارستان که دارای پود ابريشمين بوده و به زر و سيم و انواع گوهرها نيز آراسته بوده و مربوط به دوران خسرو پرويز در دوره ساسانيان میباشد. پس از ظهور دين مبين اسلام، در کتابها و سفرنامهها اشارههای بسياری به قالیهای گسترده در خانهها شده است و در متون تاريخی از جمله تاريخ بيهقی مربوط به سده پنجم هجری نيز به صراحت از قالی نام برده شده است.
در دوران صفويه طی سدههای دهم و يازدهم هجری رونق و شکوفايی قالی ايرانی به اوج خود رسيد و شاهکارهای بسياری از اين دوران از جمله قالی معروف به «اردبيلی» و «قالی شکارگاه» بر جای مانده است. قالی معمولا از روی نقشه بافته میشود. با بررسی آثار نگارگری سدههای هفتم و هشتم تصاويری از قالی ديده میشود که دارای نقش و رنگ بسيار فاخری هستند. طرحهای قالی ايران به دليل تنوع بسيار بالايی که دارند تقسیمبندیهای گوناگونی نيز برای آنها ارائه شده است. گاهی طرحهای قالیهای ايرانی را بر اساس ساختار کلی، گاهی بر اساس ویژگیهای طرح يا نقش (شکسته و گردان) و گاهی نيز بر اساس موضوع نقش يا طرح تقسیمبندی میکنند. طرح لچک و ترنج، افشان، شکارگاه، محرمات، قابی، ماهی (ماهی درهم)، محرابی، هندسی، تابلويی (طرح بناهای مذهبی و تاريخی، شخصیتها و …)، تلفيقی و … از مشهورترين آنها هستند.
اين تنوع باعث شده که امروزه برخی از کشورهايی که به توليد فرش دستباف مشغولاند همواره از طرح قالیهای ايرانی اقتباس میکنند. بافندگی دستگاهی همواره با عبور دادن رشتههای پود از لابهلای تار به روشهای گوناگون همراه است. اين بافندگی به سه شيوه ساده، پيچيده و تلفيقی انجام میشود. از نمونه روشهای ساده بافندگی دستگاهی میتوان به زيلو، جاجيم، کرباس، متقال و غيره اشاره کرد و از شیوههای پيچيده آن میتوان به پارچههای زری، ترمه و مخمل اشاره کرد.
صنایع دستی فلزی
فلزکاری و هنرهای مرتبط با آن، از کهنترین روزگاران تا دوران معاصر، آثار ارزشمندی را همچون مفرغینههای لرستان، زيورآلات و جامهای هخامنشی، بشقابهای نفيس زرين و سيمين سامانی، آثار بینظیر دوران اسلامی، مفرغها و مشبککاریهای بیهمانند و ضریحهای پر جلوه و با ابهت اماکن متبرکه را ارائه کرده است.
آثار فلزی بر اساس نوع ساخت آنها به کوفتگری، ورقهای، خمکاری و… تقسیمبندی میشود که در صفحه هنر فلزکاری به طور کامل به معرفی آن پرداخته شده است. همچنين تزيينات گوناگونی بر هريک از آنها انجام میشود که روشهای مختلفی دارند. قلمزنی، طلاکوبی، ملیلهکاری، فیروزه کوبی، حکاکی، قفل و یراق سازی، زیورآلات سازی، چاقوسازی، ميناکاری و ساخت ضريح و درهای اماکن متبرکه از انواع هنرهای فلزی هستند که برخی از آنها روش ساخت و تزيين تلفيقی دارند مانند زیورآلات سازی ضريح و دربهای اماکن متبرکه. نخستين اشياء فلزی ساخته شده شامل اشياء کوچک مسی چکشکاری شدهای است که به نيمه اول هزاره چهارم ق.م تعلق دارد. شوش يکی از سرزمینهای باستانی است که از آن آثار فلزی بسياری چون ادوات و سلاحهای مسی به دست آمده است.
در حدود ٢٥٠٠تا ١٥٠٠ق.م عصر مفرغ آغاز میشود. از آثار اين دوره در ناحيه حسنلو واقع در شمال غرب ايران نمونههای فراوانی به دست آمده است. همچنين آثار و اشياء مفرغی بسياریاز جمله لگام اسب، تبر، سرنيزه، روکش تيردان، بخوردان و... از لرستان به دست آمده که متعلق به هزاره اول پيش از ميلاد است. اين اشيا دارای تزييناتی با نقش حيوانات افسانهای، نقش تلفيقی انسان و حيوان هستند که هماکنون زینتبخش موزههای داخلی و خارجی است. در هزاره اول ق.م آثار فلزی دارای اعتبار خاصی بوده که میتوان به آثار ارزشمند مارليک اشاره کرد.
يکی از مهمترین نمونههای فلزکاری در دوران هخامنشی ظرفی زرين با يک جفت دسته به شکل بز کوهی بالدار است که از آثار برجسته و با ارزش فلزی دوران هخامنشی به شمار میرود .همچنين جامهای زيبای موسوم به تکوک (ريتون) است. از ديگر کاربردهای فلز ضرب سکه است که از دوران هخامنشی رواج داشته و در روند تاريخی دچار تحولات بسياری شده است. همچنين ساخت زيورآلات همواره از اهميت خاصی برخوردار است که حداقل از هزاره دوم پيش از ميلاد در ايران مرسوم بوده که به صورت استفاده از فلزات گرانبها و سنگهای قيمتی به کار برده میشد. در تکامل اين هنر به هنر ملیلهکاری نيز بايستی اشاره کرد که قدمت آن هم به احتمال به دوره ماد و هخامنشی برمیگردد که از مفتولهای طلايی و نقرهای استفاده میکردند.
همان گونه که اشاره شد ساخت ظروف از فلزات قیمتی در دروه هخامنشیان و ساسانیان پیشرفت زيادی داشته است. از معروفترین ظروف فلزی دوره ساسانی میتوان به «جام خسرو» اشاره کرد. با ظهور اسلام تا مدتها مفرغ (برنز) جانشين طلا و نقره شد و فلزکاران با بهرهگیری از اين آلياژ به ساخت ظروفی از قبيل سينی، ابريق و آبخوری به اشکال جانوری و پرندگان ادامه دادند. با به قدرت رسيدن سلجوقيان در شرق ايران دوران درخشان فلزکاری اسلامی آغاز میشود. در اين دوره اکثر ظروف نقرهای (به ويژه ساخته شده در سدههای پنجم و ششم هجری) از ارزشهای خاصی برخوردار است.
همچنين ميناکاری نيز در اين دوره مرسوم میشود. همراه با آثار مفرغی آثار نفيسی پديد میآید. فلزکاران ايرانی در ساخت مشبککاری و ظروف مشبک نيز به مراتب بالايی دست يافتند و با مهارت ظروفی نظير شمعدان و عود سوز ساختند که به شکل حيوانات و پرندگان ساخته شده است. مفرغ کاری با ترصيع نقره و مس نيز در قرنهای پنجم و ششم هجری از اهميت و اعتبار خاصی برخوردار شد و فلزکاران ترصيع اشياء مفرغی را با ساير فلزات تکميل کردند که در مطلب هنر میناکاری نحوه ساخت ظروف مینا و انواع آن توضیح داده شده است.
مرصعکاری اشياء برنجی و مفرغی در دوره صفويه رونق مجدد میگیرد و ظروف مسی اغلب سفيدگری میشود تا به شکل نقره جلوه کند، ضمن آنکه آهن و فولاد نيز در ساخت اشياء فلزی و تزيين آنها نيز به کار میرفت. فلزکاران دوره صفويه در استفاده و کاربرد آهن و فولاد مهارت بسيار پيدا کردند و آثار بسيار عالی از جمله کمربند، لوحه و نشان ساختند.
در پايان دوره صفويه به بعد به تدريج شاهد از رونق افتادن فلزکاری در ايران هستيم، به گونهای که آثار فلزی دورههای افشاريه، زنديه و قاجار به هيچ وجه قابل مقايسه با آثار ارزشمند آثار فلزی از سده پنجم تا يازدهم ميلادی نيست. از نمونههای جالب و قابل ذکر دوره قاجاريه آثار قلمزنی شده متعددی است که بر درهای امامزادهها و ديگر اماکن مقدس ساخته و پرداخته شده است. مهمترین جلوه اشياء قلمزنی شده در اين دوران در نقشهای غیر اسلیمی مانند گلهای درهم پيچيده با تصاوير پرندگان و حيوانات، نقش گلها و تاکهای درهم پيچيده و مشبککاری شده است. همچنين از سده دوازدهم به بعد آثار ميناکاری شده و مليله وجود دارد که نمونههای مناسب و جالب توجهی هستند. امروزه با احيای روش و اسلوبهای فلزکاری گام نوينی در احياء و حفظ شیوههای کهن برداشته شده که آن هم به همت استادان بزرگ اين عرصه در روزگار ماست.
آثار شیشهگری
کشف ظرف شیشهای به رنگ زرد صدفی با تزيينی شبيه به خطوط شکسته موجدار در يکی از گورستانهای منطقه تاريخی لرستان و گردنبندی شیشهای با دانههای آبیرنگ متعلق به هزاره سوم در مناطق باستانی شمال غربی ايران و ديگر قطعات شیشهای مايل به سبز در کاوشهای باستانی لرستان، شوش، شهر سوخته آثار متعلق به هزارههای سوم و دوم پیش از میلاد نشانگر قدرت این صنعت ارزنده و هنر اصیل در کشور ما است. همچنين وجود جامهای بلورين و دکمههای ظريف شيشهای دوره هخامنشی که با روشهای دميدنی و قالبی در این دوران ساخته وبِ گونهای هنرمندانه تراش داده شدهاند، همگی حاکی از اعتبار و رونق شيشهگری قبل از ظهور اسلام در ايران است.
همان طور که در مطلب تاریخچه شیشهگری اشاره کردیم از شیشهگری دوره اسلامی اطلاع چندانی وجود ندارد اما آثار پراکندهای که از مناطق شوش، ری، ساوه و نيشابور به دست آمده نشان میدهد که در اين دوره ظروف گوناگون شیشهای مانند بطری، عطردان، قوری، گلدان و فنجان ساخته شده است. سدههای پنجم و ششم هجری اوج صنعت شیشهگری در دوره اسلامی ايران است و هنرمندان توانستند با مددگیری از شیوههای جدید و با استفاده از طرحها و قالبهای گوناگون ابداعاتی در ظروف نقش برجسته پدید آورند و به کمک روشهای تزئینی حک و تراش به غنای کار خود بپردازند. از همین زمان به بعد شيوه نقاشی روی شيشه نيز با رنگهای متنوع با طرحهای گلهای تزيينی، اشکال جانوری و بهکارگیری اشعار و آيات قرآنی عامل مکمل در فرايند توليد متنوع آثار شیشهگری ايرانی شد.
در دوره صفويه نيز ظروف مختلف شیشهای در مناطق مختلف ايران از جمله شيراز، گرگان و اصفهان و ديگر مناطق توليد و از ارزش خاصی برخوردار شدند. در حال حاضر نيز شيشه دستساز ايران نيز در زمره يکی از اقلام صادراتی صنایعدستی است که با ديگر کشورها قابل رقابت است. معمولاً مواد اصلی شیشهگری سنگ سيليس، سنگ آهک و ديگر مواد افزودنی و کانیهای فلزی است که باعث توليد انواع شيشه با رنگهای متفاوت میشود. جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد صنایع دستی شیشه و بلور و نحوه ساخت آنها به مطلب شیشهگری دستی مراجعه کنید.
صنایعدستی چوبی
صنایع دستی چوبی در هنر ايران از اهميت خاصی برخوردار است اما به دليل آسیبپذیری چوب، نمونههای اندکی در دوران تاريخی به جای مانده است. اين هنر به لحاظ اهميت و زيبايی خاص خود به روشهای مختلفی امروزه به کار میرود که میتوان به خراطی، منبتکاری، مشبککاری، گره چينی، معرقکاری، نازککاری، خاتمکاری و احجام چوبی و غيره اشاره کرد که در مطلبی تحت عنوان انواع صنایع دستی چوبی و روش تولید آنها به طور کامل به معرفی آنها پرداخته شده است.
از مهمترین روشهای هنر چوب روش منبتکاری است که در آن گاهی تنها خطوط طرحهای نقوش و گاهی زمينه را با ابزاری خاص ( ُمغار) میتراشند و به شکل نيم برجسته، برجسته و تمام برجسته ساخته و پرداخته میشود. بر اساس منابع موجود منبتکاری، قدمتی بيش از ١٥٠٠سال دارد و قدیمیترین اثر موجود به نيمه اول سده سوم هجری قمری بازمیگردد که شامل لنگه دری چوبی متعلق به مسجد جامع عتيق شيراز است که دارای زيرسازی از چوب سپيدار است و روی آن با ترکههایی از چوب گردو و نقوش پنجضلعی بسيار زيبايی زينت شده است.
نمونه ديگر سر در منبتکاری شده متعلق به سده چهارم است که با ظرافت کامل، خطوط کوفی با عمق سه سانتيمتر کندهکاری شده است. اين هنر در دوره صفويه در سده يازدهم به اوج و شکوفايی میرسد و در درهای مساجد متعددی به کار میرود. در حال حاضر هم اين هنر در بسياری از شهرهای ايران به کار میرود و آثار ارزشمندی را مشاهده میکنیم. از ديگر روشهای هنر چوب، گره چينی است که با برش زهوارها و قطعات مختلف چوبی و درگير کردن آنها مطابق طرحهای سنتی و هندسی، نقوش يکپارچه مشبکی پديد میآید. گره چينی بر اساس نوع طرح و اجرا به انواع گوناگون توخالی، مشبک و توپر تقسيم میشود.
شیوه دیگر هنر چوب، معرقکاری است که با بريدن و کنار هم چسباندن قطعات چوب و دیگر مواد فلز و صدف برای ايجاد پوشش تزيينی بر اساس طرحها و نقوش متنوع ايجاد میشود. هنر خاتمکاری نيز با آراستن سطح اشياء چوبی به صورتی شبيه به موزائيک با مثلثهای کوچک سهپهلو، يا دوپهلو با چوب، استخوان يا فلز ساخته میشود قدیمیترین نمونه خاتمسازی به دست آمده متعلق به دوره صفويه است.
آثار چاپ و رنگرزی سنتی
به نظر میرسد روشهای رنگرزی سنتی با استفاده از مواد رنگزای طبيعی همزمان با شکلگیری فن نساجی و بافت در ايران سابقه تاريخی دارد در رنگرزی سنتی گاهی الياف تابيده نشده، گاه نخهای تابيده شده پنبهای، پشمی و ابريشمی را رنگآمیزی میکنند و گاهی پارچههای بافته شده رنگرزی میشوند. از نخهای رنگآمیزی شده برای بافت انواع قالی، گليم و پارچههای سنتی استفاده میکنند و از پارچههای رنگ شده نيز برای چاپ سنتی و يا دوخت انواع پوشاک بهره میگیرند.
روشهای چاپ سنتی نيز در صنعت نساجی در ادوار تاريخی پيشينه کهن دارند. اما آنچه امروزه به يادگار مانده روشی است که هر نقشی به وسيله قالب، قلممو، موم و رنگهای مختلف روی انواع پارچه قابل انتقال است. در چاپ سنتی که به دو روش مستقيم و غيرمستقيم انجام میشود میتوان مقدار زيادی از پارچه را در مدت کوتاهی نقش اندازی و رنگ گذاری کرد.
در چاپ مستقيم نقوش به وسيله قالب يا شابلون و رنگها به شکل مستقيم روی پارچه منتقل میشود( مانند پارچه قلمکار) و چاپ غيرمستقيم نقش اندازی در دو مرحله انجام میشود که به دو شيوه چاپ برداشت و چاپ باتیک (مقاوم) رايج است.
چاپ قلمکار نوعی چاپ و رنگ گذاری مستقيم است که طرح و نقش با قالب چوبی آغشته به رنگ روی پارچههای کتانی و پنبهای مرغوب، ابريشمی يا کرباس منتقل میشود و چاپ کلاقهای يا باتيک نوعی چاپ مقاوم در کشورهای جنوب شرق آسياست که در ايران هم متداول شده است. پارچههای قلمکاری جز یکی از قدیمیترین صنایع دستی اصفهان محسوب میشود که امروز نیز کاربرد بسیاری دارد.
آثار رودوزی سنتی
اين مجموعه هنر شامل انواع رودوزیهایی مثل سوزندوزی بلوچ، پتهدوزی، گلابتون دوزی، پولکدوزی و ... است؛ که مجموعه گستردهای از آنها را در مناطق مختلف ايران به خود اختصاص داده و از تنوع چشمگيری نيز برخوردارند. در برخی از رودوزیها با نخهای رنگارنگ ابريشمی، پنبهای و يا پشمی با دوختهای مختلف، نقشهای زيبايی را بر پارچهها به وجود میآورند. نقشها و طرحها در برخی ديگر از رودوزیهای سنتی با آرایههایی مانند پولک، دکمه، منجوق، آينه، سکه و … دوخته میشوند. اگر علاقهمند به شناخت انواع رودوزیهای سنتی ایران و نحوه درست کردن آنها هستید به صفحه هنر رودوزی سنتی مراجعه کنید.
صنایعدستی ايران دارای تنوع بسياری است که انواع مختلف آنها را در توليدات شهری، روستايی، عشايری و سنتی میبینیم که هر کدام به فراخور نوع کاربرد و نياز منطقه خاص حالتی بومی نيز به خود گرفته است. برخی از آنها نيز در زير مجموعه طبقهبندیهای ذکر شده به عنوان تلفيقی قرار دارند که شامل صحافی و جلدسازی، کاغذسازی، ساز سازی، ميناکاری، قلمدان سازی و غيره نيز میشود.
در ادامه به دو دسته از آثار ارزشمند صنایعدستی که در مواد اوليه و روش ساخت تلفيقی هستند اشاره میشود.
جلدسازی
ارزش کار خطاط و تذهیبکار در کتابت با عمل صحافی و جلدسازی تکميل میشود. ابداع لبهبرگردان (زبانه) پشت جلد جهت حفاظت کتاب از گرد و خاک يکی از بزرگترین خدمات صحافان مسلمان است. در جلدسازی اسلامی تزيين منحصر به جلد خارجی کتاب نيست بلکه آستر (بخش داخلی جلد) نيز اغلب تزيين و نقاشی میشود.
انواع جلد را اغلب از چرم میساختند. از انواع چرمهای به کار رفته در هنر تجلید میتوان به تیماج (چرم بز)، ميشن (چرم گوسفندی)، شبرو (چرم گوساله) و ساغری) چرم گرده کره الاغ) اشاره کرد. از انواع جلدهای چرمی، جلدهای «سوخت» و «ضربی» کاربرد بيشتری داشتهاند. در هر دو نوع جلد، چرم را ميان دو قالب فلزی منقوش تحت فشار قرار میدهند (ولی در نوع سوخت قالبها حرارت ديده و داغ شدهاند)، سپس نقش را با طلاکاری میپوشانند. گاه نقوش کوچک را از چرمهای رنگارنگ بريده و روی متنی ديگر قرار میدهند و (اغلب نقش لچک ترنج دارد) اين شيوه «معرق چرم» ناميده میشود. جلدهای روغنی یا لاکی متفاوت است. در اين شيوه پس از نقاشی رنگروغن روی مقوا، آن را با روغن کمان (نوعی ورنی) میپوشانند. در صفحه هنر صحافی و جلدسازی سنتی ایرانی اطلاعات مفید و جذابی در مورد نحوه صحافی سنتی، ابزار مورد نیاز و انواع جلد قرار گرفته است که میتوانید به این صفحه مراجعه کنید.
کاغذسازی
پيش از ابداع کاغذ معمولا از پاپيروس مصری و پوست دباغی شده برای نگارش اسناد و تدوين کتابها استفاده میشد. عدهای از محققين واژه کاغذ را برگرفته از واژه سانسکريت«کاذی»، دانستهاند. در سال ١٠٥قبل از ميلاد، کاغذ توسط يک مقام عالی رتبه دربار امپراتوری چين تکميل يا ابداع شد. مواد اوليه آن از الياف درخت توت، جوانه خيزران، رشتههای پارچه ابريشم يا پنبه و کتاب بود. در ايران از دوره ساسانی کاغذ وارداتی چين در دربار استفاده میشد ولی بعد از اسلام در اوايل قرن دوم هجری فن کاغذسازی در ناحيه خراسان وارد جهان اسلام میشود و با مهارت هنرمندان و صنعتگران ايرانی در تمامی گستره جهان اسلام توسعه يافت.
نخستين کارخانههای کاغذسازی دنيای اسلام در سمرقند، خراسان و سپس بغداد آغاز به کار کرد و تا قرن چهارم هجری در تمام شهرهای معتبر ايران و حدود قرن پنجم هجری در اسپانيا کاغذ توليد شد. ولی خراسان و سمرقند همچنان بهعنوان مهمترین مرکز توليد کاغذ اعتبار خود را حفظ کردند. ايرانيان در کاغذسازی خلاقیتهای بسياری داشتند بهطوری که از چای، پوست پياز، جوهر گردو، زعفران و … برای رنگآمیزی کاغذ استفاده میکردند. کاغذ ابری هم گونهای از کاغذ هنری و از ابداعات ايرانيان بود که بيشتر برای آستر جلد کتاب يا قطعات خوشنويسی از آن استفاده میکردند. گاهی برای سهولت کتابت و روانی قلم کاغذ را آهار و مهره میزدند. از کاغذهای مشهور میتوان به کاغذ خراسانی، سمرقندی، اصفهانی و ابريشمی اشاره کرد.
حصیر بافی
حصیربافی یکی از صنایعدستی و هنرهای دستی میباشد که از زمانهای دور تا به امروز در کشورهای مختلف جهان از جمله آفریقا، کشورهای جنوب شرق آسیا مانند اندونزی، تایلند و ایران رایج است. این هنر به صورت فعالیت خانگی در بسیاری از مناطق کشور از جمله مناطق جنوبی و شمالی ایران رایج است که زنان و مردان برای پر کردن اوقات فراغت و تامین مخارج زندگی محصولات حصیری کاربردی زیبایی مانند، سبد، زنبیل، پرده و غیره به شیوههای مختلف تولید میکنند.
آثار هنری حصیربافی در مناطق شمالی و جنوبی ایران به روشهای مختلفی تولید میشوند که برخی از مدلهای صنایعدستی حصیری عبارتند از:
- حصیربافی
- بامبو بافی
- مرواربافی
- کپوبافی
تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
منابع: ویکی پدیا، آشنایی با صنایع دستی ایران
لطفا دیدگاه خود را در مورد این مطلب بیان کنید
دیدگاه (24)