جدیدترین مطالب وبلاگ

بازدید از وبلاگ

در صورتی که سوال یا راهنمایی در رابطه با محصول و خدمات پس از فروش آن دارید، با ما در تماس باشید:
درخواست پشتیبانی
compress فهرست محتوا:

    صنایع‌دستی ایران به عنوان یکی از قطب‌های اصلی صنایع‌دستی جهان به همراه چین و هند دارای سابقه‌ی درخشان و پر پیشینه‌ای است. بی‌تردید استعداد و نیروی خلاقه و ابتکار ایرانیان و علاقه‌ی آنان به هنر و خلق آثار هنری یکی از عوامل قوام و دوام صنایع‌دستی ایران بوده است، به‌طوری که صاحب نظران معتقدند که ایرانیان با شناخت زیبایی‌ها موفق به خلق آثار هنری می‌شوند و یا لااقل با درک آن، دوستدار و مشوق هنرمندان در ارائه‌ی آثار هنری هستند چرا که ایرانیان هنردوست از دیرباز این نکته‌ی حساس را دریافت کرده بودند که کار یک صنعتگر هنرمند تنها یک کار بدنی و فیزیکی نیست بلکه او همانند یک ادیب و یک شاعر، احساسات و افکارش را در خودش منعکس می‌کند و به آن‌ها عینیت می‌بخشد. در ادامه قصد داریم تاریخچه صنایع‌دستی در ایران را در دوره‌های مختلف تاریخی مورد بررسی قرار دهیم.

    تاریخچه صنایع دستی در ایران

    صنایع‌دستی در عصر حجر

    به هر حال فرهنگ ایران همچون فرهنگ‌های دیگری که در خاور نزدیک کهن هویت نیروند فردی داشته است دارای تمدنی بسیار پیچیده و پر تنوع است که برای بررسی و شناخت آن رجوع به تاریخ و به ویژه کشفیات باستان‌شناسی انجام شده در نقاط مختلف کشور، اجتناب‌ناپذیر است زیرا مطالعه درباره‌ی صنایع‌دستی و پیشه‌های محدود و منطقه‌ای ایران را باید از زمان‌های بسیار دور و حتی قبل از تاریخ آغاز کرد و روند تکاملی آن را به ترتیب گذشت زمان مورد بررسی قرار داد و از این طریق به منشأ اولیه صنایعی که امروزه نیز در قسمت‌های مختلف ایران رایج است، دسترسی پیدا کرد. پیش از هر چیز باید توجه داشت که دانستن وضع کلی تاریخ کشور و نگرشی به حفریات باستان‌شناسی انجام شده می‌تواند پایه و اساس اطلاعات ما درباره صنایع‌دستی باشد و بدیهی است که تاریخ صنایع‌دستی چیزی متنوع از تاریخ تمدن نیست و ضرورتا می‌بایست بررسی صنایع، هنر و پیشه‌های ایرانی را از زمان پیدایش تمدن و شیوه‌های زندگی مردم آغاز کرد. کما این که به اعتقاد اکثر محققان خاستگاه فنون کشاورزی، فلزکاری، سفالگری و مبانی اندیشه‌های دینی و فلسفی، نجوم و ریاضی، خاورمیانه و خصوصا فلات ایران بوده است.

    در «رُمان گیرشمن» ضمن تحقیقات و تألیفات خود به وجود اشخاصی اشاره می‌کند که در عصر حجر میانه در کوهستان‌های بختیاری می‌زیسته و شیوه‌های ساخت ظروف سفالین را می‌دانسته‌اند. او اظهار می‌کند که سازندگان ظروف سفالین، آن‌ها را در کنار همان آتشی که برای پخت گوشت شکار و یا طبخ غذا برپا می‌کردند، می‌پختند.

    تاریخچه صنایع دستی در عصر حجر

    صنایع‌‌دستی در عصر فلز

    در عصر فلز، با وجودی که به تدریج ساخت آلات و ادوات ریختگی برنزی و مسی رواج یافت اما هنوز استعمال ابزارهای سنگی بر انواع مشابه آن غلبه داشت و تهیه و استفاده از ظروف سفالین نقاشی شده معمول بود و بافت انواع منسوجات ظریف و نیز طلاکاری و ساخت اشیای رزین رونق و رواجی در خور داشت. با فرا رسیدن عصر مفرغ که حدود 2700 سال ق.م دگرگونی چشمگیری در تمدن آسیای غربی به وجود آورد، به موازات پیشرفت‌های فنی که نصیب دست‌ساخته‌های ایرانیان شد، کیفیت زندگی مردم نیز به دلیل برخورداریشان از مصنوعاتی که زندگی راحت‌تری را ممکن می‌ساخت، افزایش یافت.

    در همین دوره مهره‌های زینتی توسط استادکاران ساخته می‌شد، ابزارهای سنگی در شمار مصنوعات کارگاهی درآمده و ظروف سفالین به وسیله‌ی چرخ‌های کوچک مخصوصی که با دست گردانده می‌شد، تولید و طبق اصول و قواعدی منظم در کوره‌های سربسته چیده می‌شد و حرارت می‌دید تا به خوبی پخته شود.

    نزدیک به 1200 سال ق.م آهن به جای مفرغ برای ساختن اسلحه و ابزارها و تا حدودی زینت‌آلات به کار گرفته شد و بناهای آجری مرتفعی در نقاط مختلف نظیر «استرآباد» و روی سکوهای بلند برپا گشت. یافته‌های باستان‌شناسی که حاصل حفاری‌های انجام شده در ایران است، از جمله دلایل دیگری است که می‌تواند تکمیل‌کننده‌ی اطلاعات ما نسبت به پیشینه‌ی هنرها و صنایع‌دستی ایران در دوران کهن من جمله قبل از تاریخ مدون ایران باشد.

    صنایع دستی در عصر فلز

    نخستین اکتشاف بزرگ در باب صنعت پیش از تاریخ ایران به وسیله‌ی "ج.دومرگان" در شوش انجام شد که اشیای مکشوفه هم دارای تنوع زیادی است و هم از کثرت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است. در این اکتشاف، اشیایی به دست آمده که متعلق به اوایل دوره‌ی مس است و تبر، سوزن، اسکنه و آیینه‌های مسین که از درون مقابر به دست آمده، نشان‌دهنده‌ی استفاده‌ی مردم این دوره از فلز مس است.

    در این دوره پارچه‌هایی که با الیافت مختلف بافته شد، به دست آمده ولی به نظر می‌رسد که بزرگترین صنعت ایرانیان در این دوره سفالگری بوده برای آن که تولید سفال‌هایی با چرخ و به شکل آبخوری، کاسه‌های غذاخوری، دیگ‌های پخت غذا و گلدان‌ها و ظروف با لعاب قرمز صیقلی رواج داشته است. افزون بر این طی حفریات شوش، گردنبندی نیز به دست آمده که از گوش‌ماهی و سنگ‌های مختلف ساخته شده، به انضمام انگشترهایی با نگین گوش‌ماهی و مهره‌هایی که اکثرا سنگی و به شکل حیوانات با دکمه‌های مسطحی است که در وسط یا روی دسته‌ی کوچک آن‌ها سوراخی تعبیه شده است.

    با وجودی که در این دوره بیشتر اشیا از سنگ ساخته می‌شد، ساخت تبر، بیلچه و سلاح‌های مختلفی به شکل سلاح‌های تولیدی مردم بین‌النهرین یعنی از مس، در ایران رواج داشته و از استخوان و فلز برای ساخت وسایل مصرفی مختلف استفاده می‌شده و اکثر تولیدات منقوش بوده است و شباهت زیادی بین اشکال و نقوش ساخته‌های فلزی و نقش مصنوعات سفالی به چشم می‌خورد. در حفریات انجام شده در دو کیلومتری جنوب غربی تخت جمشید، سفال‌هایی به دست آمده که نقاشی و تزئین شده و تقریبا به نازکی ظروف چینی امروزی است و بهترین دلیل ترقی و تکامل صنعت‌ سفال‌سازی در دوره‌‌ای است که ظروف به آن تعلق دارد.

    صنایع دستی در دوران ما قبل تاریخ

    گیرشمن در حفریت که در "تپه‌ی سیلک" داشته، موفق به کشف اشیایی مربوط به 2800 الی 2700 ق.م که شامل انواع سفالینه‌های دست‌ساز و تولید شده با چرخ سفالگری است، شده که از طریق شباهت آن‌ها با اشیای به دست آمده از سایر نقاط می‌توان تمدن یا تمدن‌هایی شبیه و نزدیک به آن‌ها را در مناطق دیگر کشور حدس زد.

    اریک اشمید هنگام حفاری دامغان به مجموعه‌ای از مهم‌ترین آثار صنعتگران سه تا دو هزار سال ق.م دست یافت که این سفال‌ها شامل کوزه‌های بزرگ در اشکال هندسی و دارای لعاب قهوه‌ای روشن و کرم است و اکثرا به وسیله‌ی چرخ ساخته شده و گویای ظهور فن لعاب دادن سفال در ایران پنج هزار سال قبل است. همچنین کشفیات اشمید حکایتگر آشنایی مردم آن دوره با فلز مس است و بیشتر دست ساخته‌های مسین شامل سنجاق‌های مسی، خنجر، گرز، دستبند و امثال آن‌ها است.

    ضمنا کشف اشیای طلایی و نقره‌ای به ویژه زینت‌آلات زرین، فنجان، مجسمه‌های حیوانات مختلف از نقره و مانند آن گویای دسترسی و استفاده‌ی مردم آن دوره به فلزات گران‌بها است و شواهد دیگری در دست است که نشان می‌دهد ایرانیان آن زمان در فلزکاری، ساخت مصنوعات مختلف مانند هاون، مجسمه، انواع تسبیح و غیره از سنگ‌های مختلف مهارت به سزایی داشته‌اند.

    در پی کاوش‌هایی که در سال 1947 میلادی (325 ه.ش) در زیویه در نزدیکی سقز به عمل آمده، گنیجینه‌ای از اشیای زرین و مفرغی و محصولات تهیه شده از عاج به دست آمده که به حدود قرن هفتم ق. م یعنی آغاز دوره‌ی حکومت مادها تعلق دارد. همچنین در کاوش‌های حسنلو در 85 کیلومتری جنوب ارومیه، جام طلایی که بر سطحش صحنه‌های اساطیری حکاکی شده و به قرون 14 تا 8 ق.م تعلق دارد، به دست آمده است.

     صنایع دستی در دوران ما قبل تاریخ

     

    بدون تردید جام مارلیک و دیگر آثار فلزی کشف شده از چراغعلی تپه (مارلیک تپه) واقع در 14 کیلومتری جاده‌ی رودبار به رشت را که توسط گروه باستان‌شناسی ایرانی به سرپرستی پروفسور عزت‌الله نگهبان به دست آمده، می‌توان نشانه‌ای بارز از مهارت فلزکاران ایرانی در حدود دوره‌ی حکومت مادها و حتی کمی بیشتر از آن در ایران دانست. ضمن آن که بر اساس مدارک و اسناد موجود و نیز آثار مکشوفه می‌توان سفالگری دوره‌ی مادها را نیز هنری شاخص و دستبافی آن دوره را نیز هنر و صنعتی مهم تلقی کرد.

    ابزارهای مفرغی حکاکی شده‌ی لرستان، انواع سلاح‌ها، ابزارها و وسایل کشاورزی، وسایل تزئینی، اشیای آیینی، انواع دهانه و مالبند و دیگر ابزارهای مخصوص اسب و گردونه، بت‌ها، سنجاق‌های مفرغی با سری درشت و مزین به شکل سر و شاخ چهارپایان و غیره از هنرهای سنتی و صنایع‌‎دستی شاخص ایرانیان در هزاره‌ی اول قبل از میلاد است که بر اساس قراین موجود احتمالا توسط نخستین مادهای تازه وارد به ایران به وجود آمده است.

    از بررسی هنرها و صنایع هنری ایرانیان در دوره‌ی ما قبل از تاریخ مدون کشورمان می‌توان چنین نتیجه گرفت که:

    • ایرانی‌ها دارای ذوق هنری و زیبا پسندی خاصی بوده‌اند که نمونه‌ی آن در آثار سفالین شوش، تپه سیلک، تپه حصار و نیز مفرغ‌ها لرستان آشکار است.
    • ایرانی‌های توجه ویژه‌ای به نقش حیوانات داشته‌اند.
    • افزون بر نقوش حیوانی از نقش‌های هندسی که البته هر یک معنا و رمز و رازی داشته‌اند، برای تزئین ظروف و من جمله سفالینه‌های خود استفاده می‌‎کرده‌اند.
    • شیوه‌ی کار هنرمندان قدیم ایران «تاتورالیست»، طبیعت‌سازی نبوده بلکه ایرانیان به نقش‌های «تجریدی» و «رمزی» علاقه بیشتری داشته و آن‌ها را بر طرز کار شیوه‌ی ناتورالیست ترجیح می‌دادند.

    صنایع دستی در دوران ما قبل تاریخ

    صنایع‌دستی در دوره هخامنشی

    هنر هخامنشی، هنری ظریف و عاری از خشونت هنر همسایگان و خاصه هنر آشوری است. هنر هخامنشی، هنری است که در زمینه‌ی ترسیم حیوانات و بعضی از نباتات به شیوه‌ی ناتورالیسم عمل می‌کند و به طبیعت توجه کامل دارد. در ترسیم درخت‌ها و مرغ‌های خیالی و علامت اهورامزدا و امثال آن هنری است تجریدی و ابداعی و در نقش هیاکل آدمی، هنری است عاری از جزئیات یعنی فقط به ترسیم شکل اکتفا می‌کند و به جزئیات قیافه و حالات روحی اشخاص کاری ندارد و توجهی نمی‌کند.

    حجاران و سنگتراشان هخامنشی به ویژه در سنگتراشی از حیوان و نقش حیوان مهارتی به سزا داشته‌اند. نقش حیوانات در آثار هخامنشی ساده، ظریف و دقیق است و می‌توان گفت که از این حیث هیچ قوم و ملتی به پای ایرانیان نمی‌رسیده‌اند.

    صراحت طرح و نقش، قدرت و استحکام و دوام اثر هنری و تعادل آن از دیگر مشخصات هنر هخامنشی است.

    شکیبایی، ذوق سلیم و زیبایی تألیف هنرمندان و صنعتگران دوران هخامنشی از جمله نکات بارزی است که از بررسی مجموع آثار به جای مانده از دوران مذکور، مستفاد می‌شود.

    صنایع‌دستی ایران در دوره‌ی سلوکی از لحاظ طرح و شکل تا اندازه‌ی زیادی تحت تأثیر هنر هلنیستی یا یونانی مآبی قرار گرفت اما در دوره‌ی اشکانی باید به سفالینه‌های زیبا، مسکوکات فلزی ساخته شده از طلا و نقره، قلاب‌دوزی و برخی دیگر از رودوزی‌ها، پارچه‌بافی و در نهایت ساخت زیورآلات اشاره کرد.

    تاریخچه صنایع دستی در دوره هخامنشی

    صنایع‌دستی در دوره ساسانی

    در دوره‌ی ساسانی هنر و معماری ایران یکی از دوره‌های اوج خود را ثبت کرد. هنرورزان ساسانی صنعت فلزکاری ایران را به کمال رساندند به طوری که نمونه‌های بسیاری از سینی‌ها و ظروف برجسته‌کاری با نقش‌های متنوع که از آن عصر در ممالک مختلف و از جمله در روسیه کشف شده، نمایانگر مهارت فوق‌العاده‌ی فلزکاران در زمان ساسانی است.

    همچنین باید از ریخته‌گری با مفرغ و نقره که برای ساختن بشقاب؛ کاسه، جام و مشربه که به شکل پرندگان و دیگر حیوانات ساخته شده است، نام برد. ضمن آن که ظروف زرین و سیمین و یا فلزی دیگر که با روش‌های مطلاکاری، حکاکی، قلمزنی و یا میناکاری تزئین می‌شد از جمله هنرهای مرتبط با فلزکاری ساسانی است.

    قالی‌بافی در دوره‌ی ساسانی از هنرهای مطرح و پر رونق بوده، از قالی بهارستان که اگر چه تا حدودی در مورد آن اغراق شده است و نیز قالی‌های زیبایی که بر تخت خسروپرویز در فصول و ماه‌های مختلف سال انداخته و پهن شده، ذکر نام شده است. از منسوجات گوناگون به ویژه پارچه‌های ابریشمی دوره‌ی ساسانی که حتی به چین صادر می‌شده است، در آثار و نوشته‌ها زیاد یاد شده و البته حدود 30 قطعه از آن هم بر جای مانده که زینت بخش گنجینه‌ها و دیگر مراکز هنری جهان است. از سایر صنایع‌دستی رایج در دوره‌ی ساسانی باید به شیشه‌گری، سفالگری، رودوزی‌ها و ساخت مسکوکات فلزی اشاره کرد. درباره‌ی هنرهای صناعی ایران از آغاز اسلام تا دوره‌ی سلجوقی باید نخست به تذهیب‌کاری و به ویژه تذهیب قرآن اشاره کرد. گفتنی است که سایر هنرهای مرتبط با کتاب‌آرایی نظیر نگارگری، تشعیر، تجلید، کاغذسازی و غیره در دوران مذکور از رونق خاصی برخوردار بود.

    صنایع دستی دوره ساسانیان

    صنایع‌دستی در دوران بعد از اسلام

    اگر چه با ظهور دین مبین اسلام، استفاده از ظروف سیمین و زرین منسوخ شد اما با تلاش هنرمندانه‌ی سفالگران ایرانی، تولید آثار زیبای سفالی مانند سفال‌هایی با لعاب مینایی و ظروف زرین فام، مرسوم شد تا کمبود زیبایی ظروف زرین و سیمین فلزی را جبران کند. نساجی و پارچه‌بافی در صدر اسلام پس از مدت کوتاهی وقفه و رکود که ناشی از تحولات عمیقی بود که در جامعه رخ داده بود، مجددا رونق یافت. بهترین دلیل بر رونق صنعت بافندگی و پیشرفت آن در صدر اسلام در کشور ایران، این است که برخی از شهرهای ایران، خراج خود را از پارچه‌ها و منسوجات قیمتی می‌پرداختند.

    از حدود قرن چهارم ه.ق. پارچه‌های به دست آمده که از بافتی ظریف برخوردار است و ضمنا شباهت بسیاری به آثار دوره‌ی ساسانی دارد و تفاوت عمده‌ی آن با پارچه‌های ساسانی در استفاده از خط به ویژه خط کوفی در حاشیه پارچه‌های عصر اسلامی است.

    پارچه بافی در دوران اسلامی

    با بررسی آثار فلزی به جای مانده از صدر اسلام تا قرون سوم و چهارم ه.ق. شباهت زیاد با آثار ساسانی مشاهده می‌کنیم که استفاده از خط در فلزکاری دوران اسلامی وجه تمایز آثار فلزی این دوران با آثار فلزی دوران ساسانی است.

    هرچند که به سبب فرسایش تدریجی مواد اولیه‌ی مصرفی در قالی‌بافی به جز پازیرک و یک قطعه دیگر منسوب به دوره‌ی تیموری تا حدود قرن دهم ه.ق. (دوران صفویه) نمونه‌ای از قالی‌های ایرانی در دست نداریم اما بر اساس نظر صاحب‌نظران و نیز با بررسی آثار نقاشی به جای مانده از صدر اسلام تا دوره‌ی صفویه، متوجه رونق و رواج قالی‌بافی در صدر اسلام و پس از آن می‌شویم و گفته شده که قالی‌های زیبای ایرانی که در قرون اولیه‌ی ه.ق. تماما با طرح‌ها و نقوش گیاهی همراه بوده و برای مفروش کردن اماکن متبرکه و قصرها به کار می‌رفته است.

    با شروع دوران اسلامی، شیشه‌گری بدون تغییر خاص و همچنان بر پایه‌ی شیوه‌های ساسانی، ادامه حیات داد. گفتنی است که از نیشابور، ری، جرجان و سمرقند به عنوان مراکز عمده شیشه‌گری دوران مذکور یاد شده است. همچنین گفته شده است که بندر سیراف در سده‌های سوم و چهارم ه.ق. گذشته از آن که بندر تجاری مهمی بوده است، یکی از مراکز ساخت آبگینه به شمار می‌آمده است.

     صنایع دستی دوران اسلامی

    صنایع‌دستی ایران در دوران سلجوقی

    در خصوص صنایع‌دستی کشورمان در دوره‌ی سلجوقی، در آغاز باید به رونق یافتن هر چند بیشتر تذهیب‌کاری اشاره کرد و نیز این که از این هنر افزون بر کتب مذهبی برای زیباتر ساختن کتب غیرمذهبی هم استفاده می‌شده است. تذهیب و خوشنویسی کتاب‌های علمی که از قرن دوم ه.ق آغاز شده بود، در دوره‌ی سلجوقی رشد بیشتری پیدا کرد ضمن آن که در آن دسته از کتب علمی که به تشریح تصویری نیاز داشت، نگارگری به‌عنوان یکی از هنرهای مرتبط با کتاب‌‌آرایی، مطرح شد و جایگاه جدیدی پیدا کرد.

    در دوره‌ی سلجوقی سفالگری به‌عنوان حرفه تثبیت شد و سفالگر، نام و تاریخ تولید اثرش را بر سفالینه می‎‌نگاشت. در عهد سلجوقی و در پی روابط بازرگانی بین ایران و چین، برای نخستین بار تأثیر هنر چین را در هنر ایرانی مشاهده می‌کنیم. این تاثیر در شیوه سفالگری هم موثر افتاد و نوعی سفال به نام "بدل چینی" تولید شد که از خاک سفید ساخته می‌شد.

    کاشی‌کاری در دوره‌ی مذکور مورد توجه هنرمندان و هنر دوستان قرار گرفت. نوع خاصی از کاشی مورد استفاده در این دوره به "خشت کاشی" مشهور است و برای آن از روش قالب زدن استفاده می‌شد. در کاشان به‌عنوان یکی از مراکز مهم سفالگری، کاشی‌های زیبا و معروفی ساخته می‌شد. معروف‌ترین این کاشی‌ها در محراب حرم حضرت امام رضا (ع) در قرن هفتم ه.ق. کار گذاشته شده است.

    کاشی کاری در دوره سلجوقی

    بی تردید دوره‌ی سلجوقی درخشان‌ترین عصر فلزکاری ایران است چرا که در این دوره انواع ظروف و محصولات فلزی از مس، مفرغ؛ برنج به شیو‌ه‌ی "مس‌کوب" و "نقره‌کوب" و همچنین با روش‌های ساخت حکاکی، قلمزنی و مشبک‌کاری ساخته شده است. اگر چه شیوه‌هایی چون ساخت، حکاکی و قلمزنی در دوره‌های پیشین نیز رایج بوده ولی هیچ‌گاه ظرافت و زیبایی دوره‌ی سلجوقی را نداشته است، ضمن آن که مشبک‌کاری روی فلز برای نخستین بار انجام شده است.

    در دوره‌ی سلجوقی، شیشه‌گری به ویژه در شهر نیشابور دوران پر رونقی داشته است و این امر از مشاهده و بررسی آثار به جای مانده از نیشابور که به قرون پنجم تا هفتم ه.ق. تعلق دارد، مستفاد می‌شود. همچنین آثار با ارزش دیگری چون صُراحی‌های زیبا از گرگان به دست آمده که نشان‌دهنده رونق شیشه‌گری در این شهر است.

    اگر چه بافندگی از جمله صنایعی است که همیشه در ایران مقام ارزشمندی داشته است ولی بعضی از محققین بر این عقیده هستند که از بعضی جهات من جمله از جهات فنی و تکنیکی و روش‌های پیچیده‌ی بافت، این هنر-صنعت در زمان سلجوقیان به منتهی درجه‌ی کمال خود رسیده است. در این دوره، صنعت نساجی ایران از حیث بافندگی، ابتکار انواع نقشه و زیبایی رنگ به درجه‌ی عالی رسید و تولید پارچه‌هایی که در واقع مرکب از دو پارچه به رنگ‌های مختلف بود، پارچه‌هایی که با تغییر نور، تغییر رنگ می‌داد و نیز پارچه‌هایی از جنس ابریشم که بسیار سبک و نازک بود و روی آن طرح حیوانات و خطوط کوفی بسیار عالی نقش می‌شد، مرسوم و متداول بوده است.

    صنایع دستی دوران سلجوقی

    صنایع‌دستی ایران در دوره‌ی ایلخانان

    ایلخانان دست به تأسیس دولت در ایران زدند و هنرمندان را به پایتخت‌های خود یعنی "مراغه" و "تبریز" کشاندند ضمن آن که بر مبنای مصالحه‌‌ای که بین حاکمان محلی شیرا و مغول‌ها صورت گرفت، شیراز از گزند تهاجم مغول‌ها در امان ماند و از این رو گروهی از هنرمندان هم جذب شیراز شدن که بعدها مکتبی به نام "مکتب شیراز" موجودیت یافت تا از این مکتب، نگارگری‌های نفیس و کتب مصور با ارزشی بر جای ماند. (جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره‌ی مکتب‌ شیراز به مطلب مکاتب نگارگری ایران مراجعه کنید.)

    به هر حال در دوره‌ی ایلخانان و به همت خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، مرکزی علمی و هنری به نام "ربع رشیدی" در تبریز ایجاد شد تا با جلب و جذب دانشمندان، هنرمندان و هنرورزان به دوباره‌نویسی و گردآوری آثار با ارزش و نفیس گذشته بپردازند.

    نکته‌ی مهم در این دوره، وارد شدن عناصر تصویری چینی به آثار هنری ایران بود که این عناصر در نقاشی‌های عهد ایلخانی به خوبی نمایان شده است. در شیوه‌ی نقشی دوره‌ی ایلخانی که از لحاظ فنی به مراتب قوی‌تر از نقاشی‌های عهد سلجوقی است، رنگ‌ها از تنوع بیشتری برخوردار است، طرح‌ها دارای دقت بیشتر و توجه به جزئیات که حاصل تأثیرپذیری از نقاشی چینی است به راحتی قابل تشخیص است.

    به هر حال مجموعه‌ی آثار این عهد را که در تبریز به وجود آمده است به نام مکتب تبریز می‌شناسیم و همان‌طور که اشاره شد، این مکتب بیش از هر چیز به خاطر تاثیرپذیریش از هنر چین مشخص می‌شود ولی تنوع رنگی، دقت در طرح‌ها با رعایت جزئیات نیز از دیگر ویژگی‌هایش است. در دوره‌ی مذکور جلدسازی، سفالگری، کاشی‌کاری، قالی‌بافی، فلزکاری و نساجی هم رواج داشت ولی تأثیرپذیری از هنر چینی از جمله در سفالگری، کاشی‌کاری و نساجی مشاهده می‌شود.

    نگارگری در دوره ایلخانان

    صنایع‌دستی در دوران تیموری

    می‌دانیم که در دوره‌ی تیموری، هرات پایتخت تیموریان و مرکز خراسان بزرگ کانون تجمع هنرمندان شد و هنرمندانی که در تبریز، شیراز و غیره به فعالیت هنری مشغول بودند به مکتب هرات روی آوردند و با حمایت کاملی که از هنرمندان به عمل می‌آمد "مکتب هرات" پایه‌گذاری شد تا بدین‌سان اوج هنر نگارگری ایران پدید آید که "شاهنامه‌ی بایسنقری" از شاهکار همین مکتب است. به هر حال مکتب که هرات که همواره با نام هنرمند معروف آن «کمال‌الدین بهزاد هراتی» همراه است نه تنها در تاریخ نگارگری ایران که در همه‌ی جهان شاخص و شناخته شده است.

    تذهیب در دوره‌ی تیموری با تنوع رنگی بیشتر اما با تأثیرپذیری فراوان از هنر چینی مطرح شد و لذا عناصر تصویری چینی مانند ابرهای تشی، اژدها، پرندگان و غیره و نیز دقت در جزئیات طبیعت از ویژگی‌های تذهیب و مذهبین این دوره است. از آنجا که حمله‌ی مغولان، ویرانی و خرابی بسیاری به بار آورد و لذا ضرورت داشت که به نوسازی و مرمت ابنیه‌های مذهبی و تاریخی پرداخته شود لذا به کاشی‌کاری هم به‌عنوان یکی از عوامل مکمل معماری توجه خاصی شد. ضمن آن که "کاشی معرق" در این دوره موجودیت یافت.

    تذهیب در دوره تیموری

    قالی‌بافی عهد تیموری را از نقاشی‌ها و نگارگری‌های این دوران می‌توان مورد بررسی قرار داد. نگارگری‌های زیبای برجای مانده از دوره‌ی تیموری، تصاویری از قالی‌های آن دوره را نیز نشان می‌دهد که به ویژه در بافت آن‌ها از لچک و ترنج استفاده شده است.

    بدیهی است که فلزکاری دوران تیموری با دوره‌ی اوج و رونق و شکوفایی فلزکاری عهد سلجوقی فاصله دارد اما به هر حال از عهد تیموری نیز آثار فلزی متعددی برجای مانده که بر روی آن‌ها طلاکاری و مرصع‌کاری نیز انجام شده است.

    در این دوره بافتن پارچه‌های مخمل معمول شده و صنعت نساجی در دوره‌ی تیموریان، افزون بر هرات در شهرهای یزد، اصفهان، کاشان و تبریز رونق یافت و پیشرفت به سزایی داشته و کارخانه‌های پارچه‌بافی شهرهای مذکور منسوجات خود را به اطراف ایران صادر می‌کردند.

    صنایع دستی دوره تیموری

    صنایع‌دستی در دوران صفوی

    دوره‌ی صفویه را باید یکی از درخشان‌ترین دوره‌های هنر و معماری ایران و از جمله هنرهای صناعی کشورمان در تمام طول تاریخ این مرز و بوم دانست. در این دوره هنرهای سنتی و صنایع‌دستی ایران در زمینه‌های گوناگون مانند نگارگری، کتاب‌آرایی، خط و خوشنویسی، تذهیب، نساجی سنتی، فلزکاری، سفالگری و کاشی‌سازی به ویژه در خصوص قالی‌بافی به رشد و بالندگی رسید و این امر از آثار ممتاز به جای مانده از دوره‌ی صفویه که هم اکنون زینت‌بخش گنجینه‌ها و دیگر مراکز هنری جهان است، مستفاد می‌شود.

    در دوره‌ی صفویه، سه مکتب مهم در نقاشی و نگارگری تبریز، قزوین و اصفهان که به ترتیب پایتخت صفویان در دوران سلطنت آنان بوده است، پدید آمده است ضمن آن که در دهه‌های آغازین حکومت صفویان، نقاشی همان راه مکتب هرات را ادامه داد. نکته‌ی حائز اهمیت در مورد نگارگری و نقاشی دوران صفوی، مستقل شدن آن از کتا‌ب‌آرایی است چرا که از قرن یازدهم و در پی انتخاب اصفهان به پایتختی و احداث کاخ‌های جدید، ضرورتا نقاشی شکل دیگری به خود گرفت و در مواردی جزئی از معماری سنتی به حساب می‌آید و برای تزئین بخشی از دیوارها به کار گرفته می‌شود و حتی در مواردی هم به صورت نقاشی دیواری مطرح می‌شود.

    نگارگری در دوران صفویه

    در دوره‌ی صفوی، تذهیب وارد دوران جدید شد و برخلاف گذشته که بیشتر در متن طرح بود در حاشیه‌ی نوشته‌ها مطرح شد ضمن آن که تذهیب به استقلالی نسبی دست یافت و حرفه‌ای نیز به نام "تذهیب‌کاری" به وجود آمد که از معروف‌ترین هنرمندان آن «مولانا حسن بغدادی» است. نکته‌ی دیگر در مورد تذهیب‌کاری عهد صفوی آن است که تنوع تذهیب این عصر بیش از گذشته بود و گاهی طرح‌های ساده و کم‌رنگ و گاه با رنگ‌هایی متنوع در حاشیه می‌آمد. همچنین شیوه‌ی جدیدی از تذهیب به نام "تذهیب معرق" ابداع شد که عبارت بود از بریدن یک طرح بر روی کاغذ جداگانه که آن را بر حاشیه و یا در میان سطر می‌چسباندند.

    در پی رشد صنایع و فنون، جلدسازی در دوره‌ی صفوی شکلی صنعتی‌تر به خود گرفت و لذا سرعت بیشتری در تهیه‌ی جلد کتاب به وجود آمد. این شکل از جلدسازی به نام "جلد لاکی" مشهور است. ضمن آن که تهیه‌ی جلدهای چرمی هم ادامه یافت اما به جای استفاده از فشار دست بر سطح چرم، از قالب‌های بزرگ فولادی استفاده می‌شد. هنر جلدسازی در عهد صفوی، همچون دیگر هنرها استقلال نسبی یافت و در مواردی نام طراح و جلدساز در کتاب و یا در صفحات آخر کتاب آمده است لذا جلدسازی نیز حرفه‌ای هنری محسوب می‌شده.

    در عهد صفوی، تحولاتی قابل توجه در فن سفالگری صورت پذیرفت و اگر چه نقش سفال در عهد صفوی بیشتر متأثر از نقاشی بود اما عناصر تصویری چینی چون ابر چینی و دقت در جزئیات طبیعی نیز در نقش سفال‌ها دیده می‌شود. در این دوره همچنین ساخت "ظروف سُلادن" هم مرسوم شد، این سفالینه‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

    • گروه نخست، تحت تأثیر هنر چین ساخته شده.
    • گروه دوم به ابتکار سفال‌سازان ایرانی با نقوش و تزئینات جدید رایج شده است.

    در دوره‌ی صفوی، افزون بر "کاشی معرق" که شاهکار آن از همین دوره در مسجد شیخ لطف‌الله در اصفهان وجود دارد. کاشی هفت به خاطر تنوع رنگی به هفت رنگ مشهور است و بهترین و زیباترین این کاشی‌ها در مسجد امام اصفهان کار شده است.

    کاشی کاری در دوران صفوی

    بی هیچ شک و تردید قالی ایران، پر رونق‌ترین عصر خود را در دوران صفوی گذرانده است و از آن دوران، شاهکارهای با ارزشی که هم اکنون زینت‌بخش گنجینه‌ها و دیگر مراکز هنری جهان است، به دست آمده است. اگر چه از قالی‌های متعددی که از دوره‌ی صفوی به جای مانده، متوجه تنوع نقوش قالی‌های آن عصر می‌شویم اما به طور عمده قالی‌ها در دوران صفوی با چهار نقش عمده کار شده‌اند که عبارتند از:

    • نقش محرابی (سجاده‌ای)
    • نقش گل و نقوش طبیعی
    • نقش لچک و ترنج
    • نقوش حیوانی

    در دوره‌ی صفوی از ابریشم نیز در قالی‌بافی و بافت فرش استفاده می‌شد و قالی‌های ظریف و زیبا که به قالی "پرده‌نما" مشهور است در دوره‌ی مذکور بافته می‌شد. در پی رونق قالی‌بافی در دوره‌ی صفویه در هر یک از مناطق قالی‌بافی، قالی‌هایی بافته می‌شد که نقش و رنگ‌آمیزی آن به نام همان منطقه معروف بود.

    قالیبافی در دوره صفوی

    در دوره‌ی صفوی هنر نساجی ایران از نظر زیبایی و تنوع در فن بافت و نقش به اوج ترقی و تکامل رسید. از جلمه آن که در زمان شاه طهماسب در قزوین مکتب هنری خاصی در هنر بافندگی به وجود آمد که از ویژگی‌های این مکتب نقوش ترنج و گل و گیاه و شکار بود. به طور کلی هنر بافندگی در عصر صفوی را به دو دوره‌ی خاص می‌توان تقسیم کرد:

    • در دوره‌ی نخست، سبکی توسط «خواجه غیاث‌الدین علی» به وجود آمد که از ویژگی‌های این سبک استفاده از طرح‌های کوچکی بود که در کل با هم هماهنگی داشت.
    • در دوره‌ی دوم به رهبری رضا عباسی اسلوبی شکل گرفت که تحت تأثیر آن، بافندگی بر نقوش و طرحی بزرگ تأکید داشت.

    در مجموع باید گفت: همکاری نقاشان و نساجان موجب تهیه‌ی پارچه‌هایی شد که از شاهکارهای هنری دوره‌ی صفوی محسوب می‌شود و انواع پارچه‌های حریر، مخمل، زری، دارایی، زری گل برجسته، ابریشم، تافته و غیره در نقاط مختلف کشورمان بافته می‌شد.

    در عصر صفوی، استفاده از فولاد بیشتر مورد توجه هنرمندان قرار گرفت و طلاکوبی و طلاکاری روی فلز نیز اهمیت بیشتری یافت. ضمن آن که آرایش ظروف فلزی این دوران بیشتر از خوشنویسی تأثیر می‌پذیرفت. همچنین مشبک‌کاری روی فلز هم در کنار خوشنویسی و طلاکاری، جلوه‌ی افزون‌تری به آثار و ساخته‌های فلزی بخشید. در دوره‌ی صفوی، ساخت قلمزنی روی مس، برنج و آلیاژها دیگر مرسوم بوده است. (جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره هنر قلمزنی در دوره‌های مختلف تاریخی می‌توانید به مطلب تاریخچه هنر قلمزنی مراجعه نمایید.)

    در دوره‌ی صفوی، رودوزی‌های سنتی از اهمیت خاصی برخوردار شد ضمن آن که آثار جالبی از شیشه‌ی دست‌ساز این دوره را نیز می‌توانیم در موزه‌ها و دیگر مراکز هنری مشاهده کنیم. در دوره‌ی صفوی خاتم‌سازی در شهر شیراز، موجودیت یافت و درها و صندوقچه‌های تهیه شده از خاتم، زینت‌بخش اماکن متبرکه و نیز برخی از کاخ‌ها شد. همچنین از دوره‌ی مذکور، آثار منبت‌کاری زیبایی بر جای مانده است.

    از اواخر دوره‌ی صفوی، شیوه‌ی دیگری از نقاشی به نام گل و مرغ هم موجودیت یافت که این نوع نقاشی‌ها از هنر تزئینی غرب تأثیر پذیرفته است. اگر چه در گوشه‌هایی از نقش‌های طبیعت و در نقاشی‌های مکات شیراز و هرات مشابه این نقش‌ها مشاهده می‌شود. ولی در نقاشی‌های گل و مرغ و گل و مرغ‌سازی بیشتر از رنگ‌هایی که منشأ غربی دارد، استفاده می‌شد که تا حدودی حال و هوای غربی به این نوع نقاشی می‌بخشد و می‌دانیم نقاشی گل و مرغ را بیشتر در هنر لاکی و در آثاری چون قاب، جعبه آیینه، قلمدان و جلد کتاب می‌توانیم مشاهده کنیم.

    قلمزنی در دوره صفوی

    صنایع‌دستی در دوره‌ی زندیه و افشاریه

    در دوره‌های افشاریه و زندیه، شاهد رکود تدریجی صنایع‌دستی کشورمان هستیم و ضعف و سستی در تمامی رشته‌های هنرهای صناعی به چشم می‌خورد و حتی آثار ایرانی دوره‌ی زندیه نشانگر تکرار هنر ایران در اواخر عهد صفوی و یا نقطه شروعی برای تحول بعدی در نقاشی کشورمان است. چرا که در دوره‌ی قاجار از ادامه‌ی شیوه‌ی غربی مستحیل شده تاثیرات بیگانه در سنت‌های ایرانی و در واقع از ترکیب این دو، شیوه‌ی خاصی پدید آمد که هم گرایش‌های تزئینی و هم تمایل به طبیعت‌پردازی در آن مشاهده می‌شود و می‌دانیم موضوعات نقاشی‌ها عمدتا شامل تصاویری از شاه، رجال و درباریان و بعضا به داستان‌های ادبی و مذهبی است.

    به هر حال در دوره‌ی زندیه به تدریج نقاشی از طبیعت، رشد کرد و توجه به منظره‌سازی در پس زمینه‌ی نقاشی مشاهده می‌شود و این مهم در نقاشی‌های دوره‌ی هم ادامه و استمرار یافت. در مجموع نقاشی دوره‌ی زندیه و دهه‌های نخست قاجار را می‌توان تحت عنوان "مکتب زندیه و قاجار" دانست که نقاشانی چون محمدعلی و آقا صادق در شاخص‌ترین هنرمندان آن بودند.

    نقاشی در دوره زندیه و افشاریه

    صنایع‌دستی در دوره‌ی قاجار

    در دوره‌ی قاجار و همزمان با از رونق افتادن مکتب زندیه و قاجار، نقاش شاخصی نام ابوالحسن غفاری (صنیع‌الملک) مطرح شد که نقاشی دوره‌ی قاجار را در مسیر تازه‌ای قرار داد و منشأ تأثیرات جدیدی در آن شد. در اواخر دوره‌ی قاجار، نقاش دیگری به نام کمال‌الملک (محمد غفاری) مطرح شد که از نخستین بانیان مدرسه و موزه‌ی هنری در ایران به شمار می‌آید.

    صنایع‌دستی در دوره معاصر

    نقاشی ایران پس از دوره‌ی قاجاریه و در پی نفوذ روزافزون و پردامنه‌ی فرهنگ غربی، دگرگونی فراوانی یافت و گرایش هنرمندان بسیاری را به مکاتب هنری جدید غربی موجب شد و ضمن آن که عده‌ای از هنرمندان همان سبک و شیوه‌های سنتی نقاشی را دنبال کردند و گروهی دیگر هم با استفاده از فرهنگ اصیل گذشته و تلفیق آن با مکاتب هنری غربی آثار متعدد و قابل‌توجهی پدید آوردند.

    در حال حاضر نیز در کشورمان هم نگارگری با برداشت‌های متفاوتی که هنرمندان از آن دارند و با پیوستگی با جدایی آنان به مکتب هرات و اصول و ضوابط آن و هم نقاشی قهوه‌خانه‌ای و هم نقاشی پشت شیشه و هم نقاشی به شیوه‌های مختلف غربی رایج است و بیشتر هنرمندان این رشته در شهرهای اصفهان و تهران سکونت دارند. از شاخص‌ترین هنرمندان این رشته باید از استاد محمود فرشچیان نام بردی.

    در زمینه هنر تذهیب باید گفت که این هنر پس از دوره‌ی صفویه به حیات خود ادامه داد اگر چه در دوره‌های افشاریه، زندیه و قاجار با رکود نسبی مواجه شد. این هنر در حال حاضر از رونق نسبی برخوردار است.

    صنایع دستی مینا

    با رواج چاپ ماشینی، جلدسازی هم تحت شعاع رشد صنعتی قرار گرفت. در دوره‌های زندیه و قاجاریه جلدهای لاکی عمدتا با طرح گل و مرغ مورد توجه قرار گرفت ضمن آن که انواع پشت جلدهای دیگر چون چرم، مورد توجه واقع نشد ولی تا حدودی جلدهای مخملی طلاکوبی با استقبال مواجه شد.

    سفالگری بعد از دوره‌ی صفویه به زوال گرایید و از تعداد دست‌اندرکاران و از تعداد کارگاه‌های آن کاسته شد اما در دهه‌های اخیر به ویژه سی‌ساله اخیر سفال‌سازی مورد توجه قشر تحصیل کرده واقع شد. هم اکنون سفالینه‌های هنری با طرح‌ها و نقش‌های جالب تولید و عرضه می‌شود.

    کاشی‌کاری به عنوان یکی از هنرهای مرتبط با هنرهای سنتی و معماری ایران، علی‌رغم فراز و فرودهایی که داشته است، از رونق شایسته‌ای برخوردار است و افزون بر شهر اصفهان و شهرهای شیراز و تهران در کنار اماکن متبرکه و ساختمان‌های تاریخی، کارگاه‌های کاشی‌سازی وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به واحد کاشی‌سازی در آستان قدس رضوی اشاره کرد. امروزه بیشتر کاشی‌های هفت‌رنگ، معرق و معقلی تولید می‌شود که زینت‌بخش اماکن متبرکه و نیز ساختمان‌های قدیمی و یا ساختمان‌های در حال مرمت و بازسازی مربوط به دوره‌های پیش است.

    صنایع دستی خاتم

    با توجه به ذوق و قریحه‌ی سرشار هنرمندان ایرانی در زمینه‌ی قالی‌بافی، این هنر همچنان به رونق و سر زندگی خود ادامه داده و بافت قالی‌های بزرگ پارچه حتی بیش از 5000 متر مربع، تولید قالیچه‌های نفیس با رج‌های استثنایی حتی بیش از 160 رج و تولید و عرضه‌ی قالیچه‌ها و قالی‌های تصویری و نیز طراحی و تولید قالی و قالیچه‌هایی با ابعاد مختلف و در اشکال گوناگون چون چندضلعی، بیضی، دایره‌ای و نیز قالیچه‌های کوچک حجمی همه و همه نشان‌دهنده استعداد ایرانیان در زمینه‌ی تولید قالی است.

    پس از دوران صفویه، شاهد زوال تدریجی نساجی سنتی ایران و به ویژه کاهش تدریجی تولید پارچه‌های نفیس دستبافت نظیر ترمه، زری، مخمل و دارایی هستیم. به‌طوری که در حال حاضر تنها چند دستگاه به تولید پارچه‌های زری در سازمان میراث فرهنگی در شهرهای تهران و کاشان و در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان می‌پردازد.

    بافت انواع گلیم‌های دستباف شامل گلیم‌های دورو، گلیم‌های سوماک و گلیم‌های یک رو ولی غیر سوماک در مناطق مختلف کشورمان از رونق خوبی برخوردار است و طی سه دهه‌ی اخیر بر میزان تولید و نیز کیفیت آن‌ها افزوده شده و در زندگی شهری نیز کاربردهای جدید یافته است. (جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره گلیم و انواع آن به مطلب هنر گلیم‌بافی مراجعه نمایید.)

    صنایع دستی فیروزه کوبی

    فلزکاری نیز علیرغم فراز و فرودهایی که داشته است کماکان به حیات خود ادامه می‌دهد. ساخت و قلمزنی روی فلز در شهرهایی چون اصفهان، شیراز، تبریز، تهران و ملیله‌سازی در زنجان، اصفهان و تهران، میناکاری و طلاکوبی روی فولاد در اصفهان و ساخت زیورآلات و علامت‌سازی در اصفهان و تهران و فعالیت‌هایی که کم و بیش در زمینه‌ی ضریح‌سازی و قفل‌سازی صورت می‌گیرد. همه و همه نشانه‌هایی از رونق نسبی فلزکاری در کشورمان است. گفتنی است که ساخت محصولات مسی به دلیل عدم استفاده از آن در زندگی روزمره، به شدت کاهش یافته و همچنین برخی از محصولات فلزی جنبه‌های مصرفی خود را از دست داده است.

    صنایع دستی قلمکاری

    اگر چه شیشه‌گری و تولید شیشه‌های دست‌ساز پس از دوران صفویه، رو به تنزل نهاد اما ظرف 30 ساله‌ی اخیر شاهد رونق نسبی این هنر در شهر تهران به عنوان مهم‌ترین مرکز تولید شیشه دست‌ساز هستیم. هنرهای مرتبط به چوب نظیر منبت، معرق، خاتم و نازک‌کاری چوب پس از تأسیس مدرسه‌ی صنایع قدیمه مورد توجه بیشتری قرار گرفت.

    سرانجام آن که باید به رودوزی‌های متنوع و نفیس ایرانی چون سوزن‌دوزی بلوچ، پته‌دوزی کرمان، قلاب‌دوزی رشت و سوزن‌دوزی و ملیله‌دوزی اصفهان و نیز آثار جالب چاپ قلمکار اصفهان و چاپ کلاقه‌ای آذربایجان هم اشاره‌ای داشته باشیم که علیرغم فراز و نشیب‌های فراوان هم اکنون روزگار پر رونقی را سپری می‌کند. به هر حال، هم اکنون قریب به 200 رشته‌ی صنایع‌دستی در کشورمان وجود دارد.

     

    تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون

    منبع: شناخت صنایع‌دستی ایران

     

     با ارسال دیدگاه و پیشنهادات خود ما را در بهبود مطالب یاری کنید.

     

     

    اشتراک گذاری این مطلب

    محصولات مرتبط

    آجیل خوری فیروزه کوب 22 سانتیمتری

    آجیل خوری فیروزه کوبی 22 سانتیمتری

    860,000 تومان (بدون مالیات)
    تندیس کشتی نقره با عیار 925

    تندیس کشتی نقره با عیار 840

    2,195,000 تومان (بدون مالیات)
    تنگ 40 سانتیمتری مس و خاتم اصفهان

    تنگ 40 سانتیمتری مس و خاتم اصفهان

    1,100,000 تومان (بدون مالیات)
    جفت تنگ برنجی 34 سانتی با قلمزنی گل و مرغ و سیاه قلم

    تنگ برنجی قلمزنی و سیاه قلم 34 سانتی

    5,300,000 تومان (بدون مالیات)
    جعبه دستمال کاغذی خاتم کاری اعلای اصفهان

    جا دستمال کاغذی خاتم اعلا

    1,890,000 تومان (بدون مالیات)
    سرویس چای خوری میناکاری پرداز

    سرویس چای خوری میناکاری پرداز

    4,990,000 تومان (بدون مالیات)
    شکلات خوری 28 سانتیمتری مس و پرداز

    شکلات خوری 28 سانتیمتری مس و پرداز

    780,000 تومان (بدون مالیات)
    چراغ نفتی برنجی قلمزنی شده طرح نقره اصفهان

    چراغ قلمزنی طرح نقره 32 سانتی

    2,650,000 تومان (بدون مالیات)

    دیدگاه (4)

      • مونا حیدری
      عالی و کامل بود خدا قوت
      • پرنون
      سلام و عرض ادب، ممنون از این که نظرتان را در مورد تاریخچه صنایع‌دستی ایران با ما به اشتراک گذاشتید.
      • پرنون
      سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز، ممنون از این اطلاعات خود در زمینه تاریخچه صنایع دستی را با ما به اشتراک گذاشتید.
      • مهران
      مطالب گردآوری شده بالا خوب و تقسیم بندی دوره ای بر اساس سلسله های مختلف روند مطلوبی داشت اما نکته مهم و اشکال مطب بالا در اصل کلمه صنایع دستی است (صنایع دستی در عصر حجر ، در دوران فلز در دوران کهن و غیره همگی اشتباه است) این اصطلاح تحقیقاً واژه ای اکنون زده است و متلعق به دوران معاصر. کلمه صنایع دستی بعد از انقلاب صنعتی در اروپا مطرح شد و آنهم بواسطه هجوم تولیدات صنعتی و همه گیری آن در زندگی بشر که تولیدات دستی آنزمان را به نابودی میکشاند پس گروهی بفکر حمایت از تولیدات زیبای دستی افتادند .تولیدات عصر حجر و دوران کهن ، صنایع بومی و ملی هر منطقه محسوب می شدند . چیزی بعنوان صنایع دستی از ابتدا وجود نداشت اگرچه با دست ساخته می شد با ظهور صنایع ماشینی و تفکیک آن با تولیدات دستی کلمه دوبخشی صنایع دستی مطرح شد.

    دیدگاه جدید

    شما در حال پاسخ به دیدگاه هستید

    تنظیمات

    اشتراک گذاری

    فهرست

    کد QR