- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label صنایع دستی
- favorite 26 لایک
- remove_red_eye 7333 بازدید
- comment 4 دیدگاه
صنایعدستی جايگاه ویژهای در ميراث فرهنگی هر ملتی دارد. تنوع آثار صنایعدستی، گذشته از آن که ذوق، تفکر و خلاقيت يک ملت را نشان میدهد، نسبت به موقعيت جغرافيايی هر منطقه نيز متفاوت است. فواید صنایعدستی و اهمیت آن در اقتصاد جوامع، بر هیچکس پوشیده نیست و تأثیر شگرفی بر اقتصاد، اشتغالزایی، صادرات، گردشگری و فرهنگ هر کشور دارد که در ادامه هر یک از این موارد را بهطور جداگانه مورد بررسی قرار دادهایم.
مزایای صنایعدستی چیست؟
صاحبنظران معتقدند که سه عامل عمده در پیدایش، تداوم تولید و رونق صنایعدستی ایران از دیرباز تاکنون نقش داشته است که عبارت است از:
- وجود اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری که ضمن در دسترس قرار دادن مواد اولیهی نباتی و حیوانی برای تولید انواع گوناگون صنایعدستی، اوقات فراغت و بیکاریهای فصلی را نیز موجب میشود که در مجموع میتواند برای صنایعدستی، زمینههای مناسبی برای تولید و اشتغال فراهم سازد.
- تنوع شرایط اقلیمی و آب و هوایی و وجود رسوم و سنن گوناگون و متفاوت در مناطق مختلف که میتواند در پدید آوردن صنایعدستی متنوع با نگارهها و نقوش جالب و پر تنوع مؤثر باشد.
- علاقهی ذاتی ایرانیان به هنر، به ویژه به هنرهای بومی و سنتی که میتواند یا زمینهساز تولید یا عامل مؤثری بر تقاضای خرید آثار باشد.
افزون بر دلایل مذکور میتوان علاقهی دختران و بانوان هنرمند ایرانی را به کار و فعالیت خانگی و جانبی در کنار کارهای روزمره یا اصلی و این که از گذشتههای دور تا به امروز تولیدات صنایعدستی جنبههای مصرفی و کاربردی به همراه زیبایی و تزئین داشته است را نیز از جمله علل و رونق صنایعدستی در ایران دانست.
در بررسی تحولات صنایعدستی در سطح جهان، با توسعهی روزافزون آن در نیمهی دوم قرن بیستم میلادی مواجه میشویم زیرا تحولات اقتصادی و اجتماعی دوران پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه رقابت در زمینهی تولید توسعهی اقتصادی و افزایش درآمد سرانه در کشورهای در حال توسعه، مسائل گوناگونی را مطرح و اتخاذ تدابیری فوری را اجتنابناپذیر ساخت. یکی از راهحلها و ظاهرا سادهترین آنها، الگوپذیری از کشورهای پیشرفته و صنعتی کردن ممالک در حال توسعه بود.
از این رو در آغاز، همهی منابع مالی و انسانی در این راه بسیج و موفقیتآمیز نبود زیرا اجرای طرحهای عظیم صنعتی به موازات مزایایی که داشته و دارد، نمیتوانست مشکل اساسی ممالک در حال توسعه را که ایجاد کار و اشتغال دائم برای تودههای وسیع انسانی است بهطور کامل حل کند.
چرا که اولا اجرای طرحهای بزرگ صنعتی نیاز به سرمایههای کلان دارد که با استفاده از ماشینآلات سنگین و متخصصان خارجی امکانپذیر است و ممالک در حال رشد با منابع ارزی محدود خود، امکانات زیادی در این زمینه نداشته و ندارد.
ثانیا ماشینآلات جدید اغلب با استفاده از اتوماسیون کامل و با معدودی کارگر فنی اداره میشود و نقش فعالی در ایجاد کار و بالا بردن سطح اشتغال ندارد. کشورهای در حال توسعه معمولاً بافت اقتصادی خاص خود را دارند زیرا بخش قابل ملاحظهای از نیروی انسانی آنها در خدمت کشاورزی و دامپروری است و فعالیتهای صنعتی نیز با بازدهی ناچیز در قلمرو صنایع مونتاژ محدود میشود و این خصوصیات همراه با ویژگیهای دیگر همچون درصد بالای رشد جمعیت، پایین بودن میزان برداشت محصول در واحد سطح و نداشتن بسیاری از امکانات زیربنایی موجب شده است که اینگونه ممالک نتوانند با اقتباس از الگوهای توسعه اقتصادی کشورهای پیشرفته به موفقیت قابل ملاحظهای دست یابند.
این موفقیت برخی از ممالک پیشرفته را نیز بر آن داشت که به صنایعدستی توجه بیشتری داشته باشند. موفقیتهای به دست آمده در کشورهای هند، پاکستان، تایلند، چین و مکزیک از کشورهای گروه نخست و پیشرفتهایی که در کشورهای فرانسه، ایتالیا و یونان از ممالک گروه بعدی حاصل شده است، گواه خوبی بر این مطلب است.
اثرات اقتصادی و اجتماعی صنایعدستی
صنایعدستی دارای اثرات قابل ملاحظهای در برطرف کردن و یا تخفیف و تعدیل مسائل اجتماعی و توسعه اقتصادی است که در ادامه برخی از ابعاد مورد بررسی قرار میگیرد.
نقش صنایعدستی در اشتغال
بدون شک یکی از دلایل مهم در توجیه جنبههای مثبت صنایعدستی مربوط به اثرات آن در مبارزه با انواع بیکاری است. بیکاری یکی از مسائل پیچیده و بغزنج کشورهای رو به رشد است که مولود افزایش سریع جمعیت است. در بین انواع بیکاری متداولترین آن در ممالک در حال توسعه، بیکاری پنهان است. مخصوصا آن دسته از کشورها که هنوز ساختمان جامعهی کشاورزی و روستایی به صورت سنتی و کهن و باقیمانده است. بیکاری پنهان در مشاغلی همچون ماشینشویی، گلفروشی در خیابان، سیگارفروشی و حتی نیروی کار کاملا زائد در مشاغل کشاورزی، به چشم میخورد. لذا ضرورت دارد امکانات اشتغال برای این نیروی ظاهرا دارای کار ولی واقعا بیکار فراهم شود چرا که در غیر این صورت بخش خدمات کاذب گسترش فوقالعادهای خواهد یافت و یا آن که با ورورد ماشینآلات کشاورزی بیکاری پنهان به بیکاری کاملا آشکار تبدیل میشود که اگر امکان به کارگیری افراد در محیط روستا نباشد، ناچار نیروی کار به مهاجرت دست خواهد زد و مهاجرت بیرویه به شهرها خود به خود به صورتی که هماکنون در کشورمان شاهد آن هستیم، معضلات فراوانی را پدید خواهد آورد.
خوشبختانه امروزه با امکانات گستردهای که در زمینهی فروش داخلی و صادرات صنایعدستی به کشورهای خارجی وجود دارد، میتوان برای این نیروی زائد در بخش کشاورزی شغل و درآمد ایجاد کرد و از مهاجرت بیرویهی آنان به شهرها جلوگیری کرد. امروزه ثابت شده است که ایجاد امکانات رفاهی نظیر آب، برق، جاده و برخی از تسهیلات آموزشی و بهداشتی به تنهایی برای ماندن جمعیت در روستاها کافی نیست بلکه عامل مهم و اساسی، ایجاد اشتغال و درآمد برای ماههای بیکاری و فراغت روستاییان است. صنایعدستی با قابلیتها و خصوصیات ویژه خود از جمله عدم نیاز به سرمایهگذاری زیاد و امکان ایجاد و توسعهی آن در مناطق روستایی به ویژه در داخل محل سکونت، روستاییان میتوانند چنین نقش مهمی را به نحو مطلوب ایفا کنند. در حال حاضر تعداد زیادی از روستاها، کشاورزان و خانوادهشان با پرداختن به صنایعدستی و تولید محصولاتی نظیر قالی، گلیم، رودوزیهای سنتی، پارچههای دستبافت، سفال، حصیربافی و غیره به درآمد جانبی قابلتوجهی دست یافتهاند و همین امر عامل مهمی در جلوگیری از مهاجرت آنان به شهر بوده است.
افزون بر آن در برخی از مناطق (نظیر مناطق کویری) به سبب فقدان امکانات کشاورزی و یا فعالیتهای صنعتی به صورت جدید، صنایعدستی خانگی میتواند مهمترین منبع کار و اشتغال باشد.
نقش صنایعدستی در ازدیاد درآمد سرانه
امروزه در کشورهای مختلف جهان، تلاش برای ازدیاد درآمد سرانه به صورت رقابتی پایانناپذیر درآمده است و چنین به نظر میرسد که اگر کشورهای جهان سوم حتی بتوانند فاصله و شکاف کنونی را که بین آنها و ممالک صنعتی وجود دارد را حفظ کنند در برنامههای خود توفیق حاصل کردهاند، از این رو تردیدی نیست هر عاملی که به افزایش درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه کمک کند، در خور اهمیت است و صنایعدستی به علت داشتن مزایایی نظیر «کار طلب بودن»، «سادگی تکنیک»، «عدم احتیاج به آموزش فنی و سریع» و تأثیر فوقالعادهی آن در «افزایش سطح اشتغال» و غیره بیش از هر فعالیت اقتصادی دیگر زمینه برای توسعه و پیشرفت دارد.
به خصوص در مناطق روستایی و عشایری صنایعدستی میتواند بهعنوان دومین منبع درآمد و در پارهای از مناطق کشور بهعنوان مهمترین عامل کار و درآمد به حساب آید، خوشبختانه در دهههای اخیر با توسعهی راههای ارتباطی و شبکهی حملونقل، امکان دسترسی روستاییان به بازارهای شهری خیلی بیشتر از سابق شده و با صرف کمترین هزینه و در کوتاهترین مدت میتوان فرآوردههای دستی را به متقاضیان شهری عرضه کرد.
نقش صنایعدستی در تولید ملی
از آنجا که تولید صنایعدستی اساسا متکی به منابع داخلی است، از این رو بهطور معمول بیش از نود درصد ارزش دادهها در این رشته که بهطور کامل شامل نیروی کار، مواد اولیهی مصرفی و ابزار و وسایل کار است در داخل کشور قابل فراهم شدن است و طبعا هرگونه افزایش در میزان تولید و فروش فرآوردههای دستی اثر مستقیمی در ازدیاد تولید ناخالص ملی (G.N.P) دارد. لذا امروزه برخی از ممالک در حال توسعه، صاحبان اصلی صنایعدستی به جای صدور مواد خام نظیر پنبه، پشم، کنف، پوست، چوب، ابریشم و غیره تلاش بر آن دارند که اینگونه مواد را به محصولات دستی که تجربه و تبحر در ساخت و پرداخت را دارند تبدیل کرده و فرآوردههای تولید شدهی خود را که دارای ارزش افزودهی فوقالعادهای است به کشورهای پیشرفته صادر کنند. متأسفانه به علت فقدان آمار و اطلاعات دقیق از میزان تولید سالانهی محصولات صنایعدستی در کشورهای رو به رشد که تا حدود زیادی ناشی از اهمیت عامل خود مصرفی این فرآوردهها در مناطق روستایی و عشایری و عدم عرضهی آن در بازار است، تعیین سهم واقعی صنایعدستی در مجموع تولیدات و ملی کشورهای مختلف جهان امکانپذیر نیست ولی به برخی از برآوردها و تخمینها در این مورد میتوان اشاره کرد.
از جمله آن که صنایعدستی در درآمد ملی هند، سهمی معادل چهارده درصد را دارا بوده است و بسیاری از کشورهای رو به رشد سهم صنایعدستی در درآمد ملی را بین هشت تا شانزده درصد ذکر کردهاند. متأسفانه و بر اساس آخرین برآوردها، سهم صنایعدستی در درآمد ملی ایران حدود پنج درصد است، این رقم در مقایسه با برخی ممالک و در قیاس با پیشینه و امکانات بالقوهی این هنر- صنعت ناچیز است.
نقش صنایعدستی در توسعهی صادرات
از جمله مشخصات کشورهای در حال توسعه، اقتصاد تک محصولی و اتکا به یک یا ندرتا چند قلم محدود کالاهای صادراتی است. ضمن آن که اغلب این گونه ممالک صادرکنندهی مواد خام نظیر نفت، گاز، پنبه، قهوه، مس، کنف و نظایر آن هستند. در سالهای اخیر صدور محصولات صنایعدستی نه تنها کشورهای جهان سوم بلکه توسط برخی از ممالک پیشرفته مورد توجه خاص قرار گرفته، به ویژه کشورهای مهد صنایعدستی میکوشند تا با اتخاذ تدابیر حمایتی و سیاستهای تقویتی موجبات رشد و توسعهی صادرات صنایعدستی که یکی از اقلام مهم صادراتی آنها به حساب میآید را فراهم کنند.
موفقیتهای به دست آمده در زمینه صادرات گستردهی صنایعدستی ناشی از عوامل زیر است:
- عدم مشابهت و فقدان جنبهی رقابتی فرآوردههای دستساز با تولیدات صنعتی کشورهای پیشرفته. در این خصوص باید گفت که کشورهای پیشرفته به عنوان تقاضا کننده مطرح بوده و کشورهای در حال توسعه حکم عرضهکننده را دارند.
- ارزانی نسبی قیمت صنایعدستی به علت پایین بودن سطح دستمزدها در ممالک در حال توسعه.
- بالا بودن قدرت خرید «تمایل نهایی به مصرف» مردم در کشورهای پیشرفته و علاقهی آنان به خرید و استفاده از اشیای «هنری-مصرفی».
- رعایت برخی از ملاحظات اجتماعی و سیاسی از طرف کشورهای پیشرفته که موجب تعیین سهمیه و معافیتهای گمرکی برای فرآوردههای دستی صادراتی ممالک جهان سوم شده است.
در حال حاضر حجم تجارت جهانی صنایعدستی در سال حدود 25 میلیارد دلار است و کشور چین، بهعنوان بزرگترین صادرکننده صنایعدستی در دنیا، در هر سال حدود 7 میلیارد دلار از صنایعدستی خود را به ممالک دیگر صادر میکند. میزان صادرات صنایعدستی در ایران در سالهای اخیر حدود پانصد و پنجاه میلیون دلار (با احتساب صادرات فرش دستبافت) بوده است البته بیشترین میزان صادرات صنایعدستی ایران در سال 1373 با حدود 7/1 میلیارد دلار بوده است.
اثرات فرهنگی و هنری صنایعدستی
هرچند از دیدگاه متفکران و صاحبنظران مباحث هنری، صنایعدستی «هنر-صنعتی» است که نه تنها واجد ارزشهای فرهنگی و هنری بلکه دارای جایگاه والای اقتصادی و اجتماعی و نهایتا بازرگانی و تأمین درآمد ارزی است.
تردیدی نیست که جنبههای اقتصادی همچون تأمین اشتغال دائمی و فصلی، کسب درآمدهای اصلی و جانبیT سهم قابلتوجه آن در تولید صنایعدستی ملی، درآمد ملی و درآمد سرانه و همچنین نقش موثر آن در کاهش روند مهاجرت بیرویه به شهرها در تداوم و استمرار این «هنر-صنعت» تاثیر داشته است؛ اما باید توجه داشت که عوامل اصلی و کاملا مؤثر در تداوم و استمرار صنایعدستی از گذشتههای دور تا به امروز، ارزشهای کمنظیر و بیهمانند هنری و فرهنگی آن بوده که مانند دُری گرانبها و همچون بخشی از اعتقاد و ایمان راسخ پدیدآورندگان آثار صنایعدستی و نیز مخاطبان آثار، حفظ شده، محفوظ مانده و در آن رخنه و خللی وارد نشده است.
هنرمندان عرصهی صنایعدستی با به کارگیری نگارههای آشنا و رنگ و رنگآمیزیهای مأنوس و مفهوم به لایههای ذهنی و شخصیتی مخاطبان خود راه مییابند و در آن تأثیر گذاشته و آن را متحول میسازند. وجود بیش از هزارن طرح، نقش و نگاره در بیش از دویست رشتهی صنایعدستی و صدها رنگ و رنگآمیزی که همه و همه نشاندهنده آن است که هنرهای سنتی و صنایعدستی ایران بر پایههایی از عشق، معنویت، معرفت، فرهنگ معنوی و بومی قرار دارد. تندباد حوادث، طغیانها، ویرانگری و چپاول نتوانسته است به آن لطمهای وارد سازد چرا ک همین عوامل و ارزهای فرهنگی بوده که حتی فاتحان نظامی بیگانه را تحت تاثیر قرار داده تا همچنان زمینههای تداوم صنایعدستی به عنوان تولید شاخص فرهنگی این مرز و بوم را مهیا ساخته و یا تعمیق و گسترش دهد.
در بررسی آموزش هنر، با اطمینان کامل میتوان گفت: آموزش هیچ رشتهی هنری همچون صنایعدستی نمیتواند عشق به خدا، وطندوستی، حفظ ارزشهای اخلاقی، کمال و وارستگی انسانی را انتقال و تداوم بخشد و این مهم از بررسی شخصیت هر یک از هنرمندان و استادان اهل نظر و اهل عمل در صنایعدستی و هنرهای سنتی کاملا مستفاد میشود و به باورمان میرساند که چنین انسانهایی قادر هستند که کمال و معرفت را همراه با شیوه و فن تولید و مهارتهای هنری بیاموزند و انتقال دهند.
در بررسیهای کارشناسی دربارهی نقش و جایگاه صنایعدستی هرگز نباید به تأثیرات فرهنگی و هنری صنایعدستی بیتوجه بود و صرفا به مباحث اقتصادی و اجتماعی و بازرگانی صنایعدستی که هرکدام به نوبهی خود حائز اهمیت فراوان و درخور توجه خاص است بسنده کرد چرا که بنیان اصلی صنایعدستی بر ارزشهای پایدار فرهنگی و هنری آن قرار دارد و با توجه و عنایت به ارزشهای فرهنگی و هنری صنایعدستی که به حفظ کیفیت و حفظ اصالت آثار از لحاظ نگاره، نقش، رنگ و رنگآمیزی مربوط میشود، میتوان به ماندگاری صنایعدستی اندیشید تا امکان بهرهگیری از اثرات غیرقابل انکار اقتصادی، اجتماعی و بازرگانی صنایعدستی میسر، مقدور و محقق شود.
تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
منبع: شناخت صنایعدستی ایران
با ارسال دیدگاه و پیشنهادات خود ما را در بهبود مطالب یاری کنید.
دیدگاه (4)